مثل عامیانه عربی است که«دیدی که ریش همسایه را می تراشند ، ریشت راخیس کن» یعنی که نوبت تو رسیده .
با شروع یهار اعراب ، اکثریت رهبران کشور های خاورمیانه نه تنها ریش خود را خیس نکردند بلکه کوشیدند بهار رابه زمستان تبدیل کنند واکنون رو درروی ملت های خود قرارگرفته اند یکی ازاین دیکتاتورها بشاراسد است که خیال می کرد چون شعارهای ضد امپریالیستی وضد صهیونیستی میدهدازخشم مرد م درامان خواهد بود اما دیری نگذشت که شتردرخانه اونیز خوابید
.با شروع یهار اعراب ، اکثریت رهبران کشور های خاورمیانه نه تنها ریش خود را خیس نکردند بلکه کوشیدند بهار رابه زمستان تبدیل کنند واکنون رو درروی ملت های خود قرارگرفته اند یکی ازاین دیکتاتورها بشاراسد است که خیال می کرد چون شعارهای ضد امپریالیستی وضد صهیونیستی میدهدازخشم مرد م درامان خواهد بود اما دیری نگذشت که شتردرخانه اونیز خوابید
شش ماه پیش هنگامیکه تظاهرات مردمی درسوریه بصورت مسالمت آمیز شروع شد امید می رفت که اسد وخامت اوضاع را متوجه بشود و با اصلاحات اساسی جامعه سوریه را از انزوا درآورد وحتی بسیاری از مردم خواهان این بودند که بشاراسد در قدرت بماند ولی به اصلاحات اساسی دست بزند وسیستم دیکتاوری تک حزبی را عوض بکند اغلب رهبران خارجی نیزخواهان اصلاحات بدست خود بشاراسد بودند لیکن چنانکه رسم دیکتاتورهاست خانواده اسد به کشتار بیرحمانه مردم بی دفاع پرداخت وهرآزادیخواهی راکه خواهان تغییر بود عامل کشورهای بیگانه نامید وتمام شیوه های غیرانسانی سرکوب رابکار بست و تمام پل های پشت سرخود را تخریب کرد واکنون وضع طوری شده است که ملایم ترین مخالفان نیز به چیزی غیرازسرنگونی رژیم راضی نمیشوند واوضاع بکلی عوض شده است .
در همان آغاز اعتراضات گفته می شد برفرض که رژیم سوریه موفق به سرکوبی معترضین بشود بعد ازآن با توجه به انزوای بین المللی رژیم و تحریم های اقتصادی شدید سوریه روزهای سختی را تجربه خواهد کرد وجامعه سوریه ازهرلحاظ ضررخواهد دید و آینده کشور و مردم تباه خواهد شد.
اکثریت معترضین خواهان اصلاحات بودند درماه مارس تظاهرات عمومی تغییر را صد درصد سوریه ای می خواست رهبران مخالف حکومت واصلاخ طلبان سه عدم را شعار خود ساخته بودند :
عدم توسل به خشونت ، عدم درگیری مذهبی و اتنیکی ، عدم دخالت خارجی .
باخشونت لجام گسیخته ای که نیروهای سرکوبگر رژیم بخرج دادند اکنون آن سه عدم هرسه به عدم رفته اند . واقعیت اینست که هیچیک ازآزادیخواهان ومیهن پرستان سوری خواهان خونریزی و برادر کشی نبودند و نیستند اما این معادله دوطرف دارد باید دید طرف مقابل یعنی دولت نیز بهمان اندازه برای ملت ومملکت دل می سوزاند ویا حاضر است برای حفظ امتیازات نامشروع و ثروت وقدرت غصبی کشور را به ویرانه تبدیل کند چنانکه .
1 – رهبران داخلی و خارجی اوپوزیسیون سوریه همیشه تاکید می کردند که ماهیت حرکات اعتراضی مسالمت آمیز «سلمیه» است . مردم سوریه متمدن و فهمیده هستند و با مبارزات مدنی خود به اهداف سیاسی خواهند رسید آنان هرگونه توسل به خشونت را بهانه دادن به رژیم برای سرکوب بیشتر می دانستند تا آنجا که می گفتند رژیم می کوشد مبارزه مسالمت آمیز را به خشونت سوق دهد تا راحتر آنرا سرکوب نماید اما رژیم سوریه هراعتراض مسالمت آمیز را نیز براندازی و تحریک شده از طرف دشمن صهیونیستی می نامید وکشتارمی کرد .
سلام کواکبی از رهبران کمیته کوردیناسیون اعتراضات که ساکن پاریس است هنوز به ماهیت مسالمت آمیز اعتراضات پافشاری می کند ولی جوانانی که در داخل زیر تانک له می شوند مثل او فکر نمی کنند و می گویند که اوپوزیسیون خارج کشوردرجای امن نشسته شعارمسالمت می دهد ولی تاکی باید با دست خالی جلوی گلوله رفت؟ داخل دیگر حاضر نیست به توصیه های آنان گوش کند.مناظره رهبران خارج با مبارزان داخل ازتلویزیون الجزیره مستقیما پخش میشود ناظران بی طرف تعداد کشته شدگان را تا اول اکتبر دوهزاروهفتصد نفراعلام کرده اند یعنی درسوریه یک انقلاب خونین درجریان است. رهبران مخالفان هرگزمردم را به مسلح شدن تشویق نکردند این رفتار رژیم بود که همه راههای مبارزه مسالمت امیز را بست .
سه ماه پیش موقعی که ارتش سوریه با تانک به شهر جسرالشغور درنزدیکی مرز ترکیه حمله کرد عده ای از نظامیان نافرمانی کردند وسلاح خود رابطرف فرماندهانشان برگرداندند سپس ازارتش فرارکرده وبه مردم پیوستند این نظامیان درتظاهرات بعدی به دفاع مسلحانه ازتظاهر کنندگان پرداختند . فرارارتشیان سنی از صفوف ارتش و پیوستن آنان به مردم به امر روزمره تبدیل شده واکنون تعداد این فراریان بین سه الی ده هزار نفر بر آورد می شود وهر تظاهراتی نیز به یک زد وخورد مسلحانه تبدیل می شود دولت ادعا میکند که تنها درشهر حمص دوهزار تروریست مسلح مخفی شده اند . وناظران می گویند که در منطقه جبل الزاویه منطقه آزاد شده بوجود آمده و چهار هزار مسلح درآنجا تمرکز یافته اند.
این درس همه انقلابات است که« شکل مبارزه رادشمن تعیین میکند» رژیم اسد فکر می کرد با استفاده ازتجربیات و کمک های مادی وکارشناسی جمهوری اسلامی وبابکاربردن حداکثرخشونت وبجان مردم انداختن شبیحا(بسیج سوریه) وتجاوزبه جوانان درزندان موفق به« النصربالرعب»خواهد شد ودرسرکوب مردم بی دفاع پیروزخواهد گشت اما بیداری عمومی مردم در بهاراعراب وسیاستهای جهانی که قصد دموکراتیزاسیون خاورمیانه را دارد باعث شده که تجربیات وکمک های جمهوری اسلامی نتیجه عکس بدهدوافکار عمومی را به ضرر رژیم سوریه برگرداند حالا کاربه جنگ داخلی کشیده است هرمعترض میکوشد سلاحی برای دفاع ازخود وخانواده اش تهیه کند قیمت کلاشینکوف دربازارسیاه لبنان چهار برابر شده است . سلاح های سبک بوفورازمرزهای لبنان ، عراق و ترکیه بطور قاچاق وارد می شود وشعارعدم خشونت کارآئی خود رااز دست داده است.وضع بقدری وخیم است که عبد الحلیم خدام از رهبران سابق سوریه که اکنون به مخالفان پیوسته است اشکارا رهبرانی را که مردم رابه ادامه مبارزه مسالمت آمیز دعوت می کنند تقبیح می نماید.
2 – سوریه یک کشور چند مذهبی وچند ملیتی است هفتاد درصد مردم سنی حنفی ، ده درصدشیعه علوی ، ده درصد مسیحی و ده درصد دیگر کرد ودروزی هستند .علوی ها دردوره ای که فرانسویان بعد ازانحلا ل امپراطوری عثمانی اداره سوریه را بعهده داشتند، وارد ارتش شدند وبا کودتای حافظ اسدوحزب بعث درسال 1969 قدرت را دردست گرفتند واکنون چهل ودوسال است که علویان قدرت حکومتی را انحصارا دردست دارند و با اینکه سیستم جمهوری است اما بشکل موروثی اداره میشود وبعدازجانشین شدن بشاراسد بجای پدرش در سال 2000 با سیاست اقتصاد آزاد و لیبرالیزاسیون وتبدیل اقتصادسوسیالسیتی به اقتصاد لیبرالی خانواده اسد بیش ازشصت درصداقتصاد کشور رابخود اختصاص داده اند .
با توجه به ترکیب مذهبی و ملی سوریه اوپوزیسیون فکر می کرد اگر جنگ مذهبی درگیر شود وضعیت شبیه عراق خواهد شد وزندگی درسوریه غیر ممکن خواهد گشت اما رژیم اسد از هما ن آغاز قصد دینی کردن دعوا را داشت و آشکارا میکوشید مسیحیان وعلویان را علیه سنی ها بکاربگیرد . تمام مخالفان رااسلامیست سلفی معرفی می کرد و می گفت اگرحکومت خانواده اسد سقوط کند سنی های سلفی تمام علویان ومسیحیان راقتل عام خواهند کرد تا آنجا که کمونیست ها ولائیک های شناخته شده را نیز سلفی معرفی می کرد .درعمل نیز جنگ مذهبی را رژِیم شروع کرد و با مسلح کردن کمیته های محلی که ازعلویان ومسیحیان تشکیل می شدند عملا به آنان اجازه داد که به سنی کشی اقدام کنند .دستجات شبیحاکه اکثرااز جوانان علوی و جنایکاران تشکیل شده و تحت فرمان سازمان امنیت وارتش عمل می کند ومخالفان شناخته شده را شناسائی کرده ومی کشد.این عمل باعث شده که سنی ها نیز چاره ای بیاندیشند ودر شهرهای حماه و حمص که جمعیتی ترکیبی دارند محلات سنی هاوعلوی هاومسیحیان ازهم جدا شده اند وهر کدام راه بندان وسنگربندی خاص خود را سازمان دادند . در شهر حمص چندین بار درگیری های مذهبی انتقامی بین علوی ها و سنی ها رخ داده و تعدادی از علویان حامی دولت کشته شده اند .رژیم مساجد سنی هارا تخریب می کند ومناره ها با خمپاره هدف گرفته می شوند و دستجات شبیحا به نمازگزاران در مساجد حمله می کنندو به مذهب سنی ها توهین می کنند .
اخوان المسلمین سوریه نسبت به گروههای دیگر سازمانیافته ترند حافظ اسد در دهه هشتاد شهر حماه را که کانون شورش اخوان المسلمین بود با توپ ویران کرد و بیست هزارنفر راکشت وازآن تاریخ این شهرسمبل مقاومت در مقابل رژیم محسوب می شود واکنون مواظب هستند که قتل عام گذشته تکرارنشودوکمیته های محلی کاملا آماده دفاع هستند حزب التحریرکه در لبنان پایگاه دارد ومسلح است اکنون به کمک سنی ها آمده وافراد این حزب دربعضی از شهرها از جمله درشهر یک ونیم میلیون نفری حمص درمیان مردم مستقر شده اند وآماده جنگ هستند یعنی که جنگ داخلی مذهبی شکل گرفته است .
3 – عدم دخالت نظامی خارجی در سوریه تا همین اواخر درست مانند ایران « تابو» بود وبسیاری از ناسیونالیستها و چپ ها ، لیبرال و حتی اسلامی ها دخالت خارجی را تقبیح می کردند ومخالفان خود را به طرفداری ازدخالت خارجی متهم می نمودند تنها ازکشورهای غربی می خواستند که ازاوپوزیسیون حمایت معنوی وتبلیغاتی بکنند اما
نابرابری نیرودرصحنه مبارزه وخشونت بی حساب رژیم درسرکوبی مردم این تابو را شکست واکنون بحث های داغی دربین نیروهای اوپوزیسیون درباره زمان وچگونگی وحد دخالت نظامی خارجی جریان دارد وعملا کسی اشکارابا دخالت خارجی مخالفت نمی کند این بحث بویژه از زمانی تشدید شده که بکمک بمبارانهای ناتو شهر تریپولی سقوط کرد و معمر قذافی رهبر سابق لیبی فرار نمود . درست است که وی همچنان مقاومت میکند ولی زندگی درپایتخت لیبی بحالت عادی برمیگرددوبازگشت قذافی بقدرت دیگربهیچوجه ممکن نیست.سقوط قذافی که بن بستی درمقابل تحول دموکراتیک درخاورمیانه ایجاد کرده بودبه جوانان عرب روحیه تازه دادودرعوض بیش ازپیش دیکتاتورها را بوحشت انداخت . این وحشت درسوریه ، الجزایر وایران کاملا درصفوف باندهای حاکم مشهود است اکنون بسیاری از مردم به نیروهای خارجی بچشم نجاتبخش نگاه می کنند ونه اشغالگر.
هنگامیکه روز 20 سپتامبر رژیم سوریه باهلی کوپتر تظاهرات مردم رادرنزدیکی دمشق به رگباربست پایگاه خبری اس ان ان که اخبار کمیته کوردیناسیون تظاهرات را منتشر می کند درصفحه اول خود نوشت :
«رژیم اسد از نیروی های زمینی ،هوائی و دریائی علیه مردم استفاده می کند . وقت آنست که جامعه جهانی منطقه حفاظت شده هوائی درسوریه ایجاد کند تا لا اقل رژیم نتواند ازهوا مردم را کشتار کند » و یک سایت اوپوزیسیون نوشت :
« آری به دخالت نظامی خارجی برای شکست دادن رژیم اسد ونجات مردم سوریه».اکنون مردم سوریه به دخالت نظامی خارجی بعنوان آخرین گزینش متوصل میشوند. ژنرال اکیل هاشم که از مخالفان شناخته شده رژیم سوریه است دخالت خارجی را برای حفاظت از مردم بی دفاع لازم می داند ومعتقد است که تااین دخالت انجام نگیرد توازن قوا بنفع رژیم خواهد بود وکشتارادامه خواهد یافت.
صدای کمک خواهی ازخارج هنوزشنونده ندارد وتاکنون هیچیک ازکشورهای خارجی ازجمله آنهائی که بشدت طرفدار سرنگونی رژیم اسد هستند خواهان دخالت نظامی درسوریه نشده اند وخود اسد بارها درتلویزیون گفته است که سوریه بمقدارکافی نفت ندارد بدینجهت غربی ها به سوریه حمله نظامی نخواهند کرد .
اماآنچه که دخالت خارجی درسوریه را مشکل می کند شرایط ژئوپلیتیک آن است سوریه با چند کشور بی ثبات هم مرز است از جمله عراق و لبنان واردن واگرحمله نظامی صورت بگیرد تمامی این کشورها به صحنه جنگ تبدیل خواهند شد .علت دیگر آنست که ازسال 1973 به بعد مرزهای سوریه با اسرائیل همواره آرام بوده وحتی یک گلوله از سوریه بطرف اسرائیل شلیک نشده است بدینجهت اسرائیل رژیم سرکوبگر سوریه را به رژیمی نا شناخته ای که جایگزین آن خواهد شد ترجیح می دهد ومخالف حمله نظامی به سوریه است .
سه شعار عدم خشونت ، عدم جنگ مذهبی و عدم دخالت خارجی ، اکنون به یک شعار یعنی سرنگونی رژیم با استفاده از همه امکانات تبدیل شده است .
پایان سخن
شش ماه تظاهرات و 2700 کشته باعث شده است تا اوپوزیسیون سوریه تا اندازه ای خودرا متشکل کند . بحث های بی پایان روشنفکری جای خود را به اقدامات پراگماتیستی داده است . ذهنیت های ایده آلیست تغییر کرده و همه به رئال پلیتیک روی آورده اند و می خواهند هرامکان داخلی وخارجی که وجود دارد از آن استفاده شود .
شورای ملی سوریه از دوهفته پیش درترکیه تشکیل شده است .این شورا 140 عضو دارد که نیمی از آنان در داخل سوریه هستند .
کمیته کوردیناسیون تظاهرات نیز که در داخل وخارج هستند از قبل تشکیل شده بود و نفوذ نسبتا خوبی در میان مردم دارد . این دواگر یکی شوند رویهم هفتاد وپنج درصد مخالفان را تشکیل می دهند وبه نیروی آلترناتیو جدی تبدیل می شوند .بعد ازآن بایدبفکر جلب نیروهای اجتماعی تعیین کننده یعنی ناسیونالیست ها ، لیبرال ها واسلامیون باشند .
شورای ملی سوریه بعد از تشکیل بلافاصله اعلام کرده که مذاکره با کمیته کوردیناسیون را شروع می کند و شعار سرنگونی رژیم اسد شعار عمومی مخالفان می شود .
هرچه اوپوزیسیون بیشترمتشکل میشود انزوای رژیم سوریه بیشترمی گردد واختلافات درونی رژیم تشدید می گردد . تغییر وزیر دفاع و مرگ فرماندار حکومت نظامی جزئی از این اختلافات هستند هم اکنون تنها حامی رژیم سوریه در صحنه بین المللی حکومت روسیه است که یک پایگاه نظامی درسوریه دارد وبیم آن دارد که اگر رژیم اسد سرنگون گردد پایگاه بسته شود وروسیه یکی ازمشتریان اصلی تسلیحاتی خود رااز دست بدهد .بعد ازروسیه جمهوری اسلامی حامی منطقه ای رژیم سوریه است ولی خود جمهوری اسلامی درمعرض تهدیدات وتحریم های بیشتربین المللی است لذاحمایت جمهوری اسلامی ازرژیم بشاراسد نوعی اتحاد ورشکستگان به تقصیر محسوب می گردد و به ضرر هر دو تمام می شود . از موقعی که دولت ترکیه اعلام کرده است از رژیم بشار اسد قطع امید کرده است با توجه به نقش ترکیه در پیمان ناتو گفته می شود که آمریکا بدون دخالت نظامی بتدریج زیر پای رژیم سوریه را خالی می کند تا بعدا باخیال راحت به مساله ایران بپردازد .
ماشااله رزمی دوم اکتبر 2011 - پاریس