۱۳۹۰ آبان ۱, یکشنبه

نامه سرگشاده به اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل - سعداله دنیوی مغانلو


بسمه تعالی
بیر آنانین آلقیشی               مین اولادا بس ائدَر
معاونت محترم فرهنگی و هنری اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی استان اردبیل
مسئول حراست اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی استان اردبیل
با عرض سلام و صلوات بر امام مهربانی ها ، حضرت ضامن آهو (ع) به استحضار می رساند پس از ماه ها انتظار هنگامی که مجوز انتشارات یایلیق با شماره پروانه 9559 در تاریخ 1/9/1389 تحویل داده شد و این انتشارات فعالیت هایش را آغاز کرد، عزمش را جزم نمود تا در عرصه فرهنگ و هنر علاوه بر چاپ و انتشار کتاب که مشکلات خاص خودش را دارد و اهالی فرهنگ وهنر با آن بیگانه نیستند به امور فرهنگی و هنری دیگری نیز اقدام کند که برگزاری جشنواره ای غیر دولتی یکی از آن ها بود. با این هدف ، فراخوان اولین دوره جشنواره در تاریخ 24/10/1389 در وبلاگ انتشارات یایلیق به آدرس :
WWW.E-YAYLIQ.BLOGFA.COM) )قرار داده و با نقد و راهنمایی هنردوستان تکمیل شد. البته برخی به این جشنواره خندیدند و به سخره هم گرفتند.
با چاپ فراخوان جشنواره ای که با نام مقدس مادر ، «آنا» هم مزین شده و «آنامین یایلیغی» نام گرفته بود ، در نشریه صبح‌سبلان (اردبیل) به تاریخ 7 دی 1389 روح تازه ای در کالبد جشنواره دمیده شد و با شرکت 46 نفر از 4 استان در دو بخش شعر و  داستان کوتاه به زبان های ترکی و فارسی پا گرفت. پس از داوری 10 نفر از عزیزان ، برای اخذ مجوز لازم جهت برگزاری اختتامیه اقدام شد. این امر از تاریخ :
16/11/1389 با دادن درخواستی شروع شد و پس از تقلای بسیار در تاریخ 8/12/1389 ثمر داد و مجوز برگزاری اختتامیه به شماره 47655/25 صادر شد. در این میان جهت جلب حمایت مادی به اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی و حوزه هنری استان اردبیل مراجعه شد که بی نتیجه بود و فقط انجمن شعر و ادب 17جلد کتاب به جشنواره اهدا نمود.
اختتامیه اولین دوره جشنواره در تاریخ 12/12/1389 با شرکت علاقمندان به فرهنگ و هنر و هنرمندان در تالار بیضای‌اردبیلی برگزار و اخبار آن از طریق رادیو و تلویزیون استانی منعکس شد و در نشریه اردبیل فردا (21/12/1389) انتشار یافت و بر آن باید اضافه کرد مطالبی را که درمورد این دوره از جشنواره در نشریات اردبیل فردا (17/1/1390) و روزنامه سراسری شاپرک (31/1/1390) منتشر شد.
پس از اختتامیه دوره اول بسیاری از فرهنگ دوستان تحسین کردند و عده ای با نوشتن مطالبی در اینترنت به خانواده ام هم توهین کردند ، اما با قوت گرفتن از تشویق ها و لطف خداوند متعال و همت فرهنگ دوستان و بدون توجه به توهین ها از تاریخ 21/1/1390 فراخوان دومین دوره جشنواره آنامین یایلیغی به طور غیر رسمی در وبلاگ انتشارات یایلیق قرار داده شد و از تاریخ 3/3/1390 همزمان با روز مادر ، جشنواره رسما شروع به کار کرد و علت نزدیکی دو جشنواره به هم ، زمان نامناسب برگزاری جشنواره اول در اسفند ماه و شرایط جوی زادگاه عزیزم ، اردبیل سرفراز بود.
فراخوان دومین دوره به ترتیب در نشریات آوای اردبیل (31 اردیبهشت 1390) ، اردبیل فردا (21 خرداد 1390) ، آفتاب‌آذربایجان تبریز (شماره 54 خرداد 1390) و بایرام زنجان (شماره 35 مرداد 1390) چاپ و منتشر شد و آثاری از 92 نفر از 11 استان در دو بخش شعر و مقاله به جشنواره ارسال شد و توسط 4 نفر داوری گردید.
در این دوره سعی شد ابتکارات تازه ای به کار گرفته شود و از نویسندگان وبلاگهای مختلف دعوت شد با این جشنواره همکاری کنند و بیش از سی وبلاگ با جشنواره همکاری کرد و فراخوان جشنواره را در معرض دید همگان بویژه هنرمندان قرار داد و چند نفر هم رابط جشنواره در شهرهای متفاوت شدند که این ابتکارات در جشنواره های دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت به همراه نوشتن اسامی تمام شرکت کنندگان در وبلاگ.
برای اجرای اختتامیه این دوره و گرفتن سالن ، ابتدا در تاریخ 1/6/1390 به اداره کل کتابخانه های عمومی استان اردبیل مراجعه شد و با پرداخت مقداری وجه نقد ، سالن در اختیار جشنواره قرار گرفت و برای برگزاری اختتامیه در آنجا ، در تاریخ 6/6/1390 نامه ای به مدیر کل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شد و قید گردید با توجه به هماهنگی های صورت گرفته در خصوص سالن ، تقاضای مجوز برگزاری داریم که پس از چندین روز تلاش و دوندگی مجوز لازم در تاریخ 20/6/1390 به شماره 56170/25 صادر شد.
با توجه به هماهنگی های صورت گرفته قرار بود اختتامیه در 24/6/1390 برگزار شود که به علت سفر استانی رییس جمهور به تعویق افتاد و در تاریخ 30/6/1390 برگزار شد ؛ در این دوره از جشنواره ، اداره کل ارشاد و فرهنگ اسلامی 100 جلد کتاب به این جشنواره اهدا کرد.
در این دوره نسبت به دوره قبل شرکت کنندگان در مراسم اختتامیه از شهر ها و استان های دیگر افزایش یافته بود ولی شرکت حضار همشهری نسبت به دوره قبل کم رنگتر بود که دلایل خاص خودش را داشت اگرچه از دیدگاه فرهنگ دوستان کیفیت این دوره بر کمیت آن می چربید ، در ضمن در این دوره خبری از رادیو و تلویزیون استانی نبود.
چند روز پس از برگزاری اختتامیه از طریق تماس تلفنی به اداره فرهنگ و ارشاد استان فراخوانده شدم و با طرح این موضوع که مشکلاتی در جشنواره وجود داشته است تمام تصوراتم به هم ریخت.پس از آن یک بار دیگر هم تماس گرفته شد و چندبار هم که به اداره مذکور جهت انجام کارهای انتشارات مراجعه کردم ، مورد سوال قرار گرفتم.
مهمترین مسائلی که مطرح شد عبارت بودند از : چرایی انتخاب برخی از داوران ، تجلیل شدگان و قرائت کنندگان شعر، تحویل فیلم جشنواره و ارائه گزارش.
ابتدا باید عرض شود فضای جشنواره غیر دولتی با جشنواره های دولتی فرق می کند و با رعایت حریم و حدود ، بازتر است و پارامترهای انتخاب داوران ، تجلیل شوندگان و سایر امور مربوط به آنها تفاوت دارد.همچنان که هر جشنواره معترضان و منتقدینی دارد و آن را نقد می کنند و نظر می دهند ، این جشنواره هم از نقطه نظر فرهنگی و هنری می تواند مورد نقد و نظر قرار گیرد چون برنامه ای فرهنگی است ، همچنانکه بارها اعلام شده است این جشنواره برنامه ای فرهنگی است و وابسته به هیچ حزب ، نهاد ، سازمان و جریانی نیست.
درمورد ارائه گزارش هم باید یادآور شوم که چند بار عرض کردم گزارش اختتامیه جشنواره در وبلاگ انتشارات یایلیق موجود است و در نشریه اردبیل فردا (10مهر1390) چاپ شده است و حتی یک نسخه از آن را خودم تحویل شما دادم ، پس از آنکه فرمودید گزارشی نوشته و تقدیم کنم. با توجه به این امر نوشتن گزارش دستی معنایی ندارد و همان گزارش موجود در وبلاگ تنها گزارش موجود درمورد جشنواره است. قابل ذکر است که همان گزارش بزودی در نشریات دیگری هم چاپ و منتشر خواهد شد.
درمورد فیلم جشنواره هم باید بنویسم همچنان که نمرات داوران جشنواره بر آثار شرکت کنندگان و آدرس و مشخصات شرکت کنندگان مکتوم است ، فیلم جشنواره هم از این امر مستثنی نیست و این وظیفه اخلاقی و دینی هر برگزار کننده جشنواره ای هست که امین باشد و امانت داری کند.فقط 3 دقیقه از فیلم را که چکیده جشنواره است ، تقدیم می کنم ؛اگرچه همین 3 دقیقه فیلم در وبلاگ قرار خواهد گرفت تا علاقمندان هم در صورت تمایل آن را مشاهده کنند ، هم چنان که این نامه سرگشاده هم در وبلاگ قرار داده خواهد شد. در ضمن فیلمبرداری از این جشنواره برای همه آزاد بود.
در این بخش از نامه چند مسئله را تیتروار قید می کنم تا اطاله کلام و دراز نویسی نشود:
1-بنده فکر می کنم چون در استان زیبای ما قبلا جشنواره غیر دولتی برگزار نشده بود برخی با چنین جشنواره ای آشنا نیستند و تعامل با آن را بغرنج و پیچیده می دانند.
2-در جشنواره آنامین یایلیغی که به نظر می رسد محبوب ترین جشنواره غیر دولتی شمال غرب کشور است ضمن احترام به شعر و ادب فارسی که در برندگان آن تبلور داشت ، تأکید بر روی فرهنگ ، شعر و ادبیات منطقه آذربایجان است.
3-جشنواره آنامین یایلیغی نه تنها به اقوام و فرهنگ تمام مردم ایران زمین بلکه به فرهنگ ملل دیگر نیز احترام می گذارد و به خود اجازه نمی دهد به کسی توهین و تعدی کند.
4-در جشنواره های غیر دولتی ، ادارات و سازمان های مربوطه تنها می توانند نظارت کنند.
5-عده ای نمی توانند باور و هضم کنند ؛ دو دوره جشنواره آنامین یایلیغی با یک میلیون تومان هزینه از محل کمک های مردمی و با این گستردگی برگزار شده است و با نفی و حذف آن می خواهند ضعف خودشان را بپوشانند.
6-با توجه به عدم امکانات لازم و عدم توانایی برای فراهم کردن  آن ، اکثر کارهای جشنواره در کافی نت انجام شده است.
7-ای کاش درکنار سوال و احتمالا تنبیه ، تشویق هم در قاموس ما جایی داشت.
8-جشنواره آنامین یایلیغی زحمات ، توجه و عنایت کسی و یا سازمانی را آگاهانه مورد غفلت قرار نداده است حتی پس از دوره قبل به خاطر توجه و عنایت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اردبیل از آن اداره با اهدای لوح تقدیر قدردانی شده است و به خاطر حسن توجه به این دوره هم تشکر می کنم.
اکنون که بنده به سوالات شما جوابی مختصر داده ام ، انتظار دارم شما و مسئولان مربوطه به این سه سوال بنده از بین صدها سوالی که دارم ، جواب بدهید و بدهند، اگرچه این سوالات رنگ و بوی شخصی دارد و نباید در این جا مطرح می شد(در ضمن با کمال میل حاضرم جواب های شما را بدون کم و کاست در وبلاگ انتشارات یایلیق قرار دهم تا علاقمندان به قضاوت بنشینند):
1-چرا پس از سال ها فعالیت فرهنگی ، بیمه هنرمندان برایم صادر نمی شود ؛ اگرچه هر بار جواب داده اید باید دو کتاب چاپ کنی؟
در 34 سالگی ، کل دارایی بنده چندین جلد کتاب و سه میلیون تومان بدهی است و با آنکه مجوز دو جلد کتاب را دارم و ماجرای سومی را هم شرح خواهم داد ، قدرت چاپ کتاب ندارم و یقین دارم عده ای هم این مشکل را دارند.تکلیف بنده و این عده چیست؟(این سوال را طرح نکردم ذلت دامنگیرم شود بلکه هدفم نشان دادن عمق درد بود ضمنا دوستان شاهد وضعیت جسمی ام پس از جشنواره بودند).
2-بنده کتابی دارم که قبلا توسط انتشارات محترم دیگری برای آن مجوز گرفته شده بود و پس از آغاز فعالیت انتشارات‌یایلیق خواستم در صورت پیدا کردن مکنت مالی از طریق این انتشارات چاپ و منتشر شود ، بنابراین برای انتقال مجوز فرستادم که رفت و برنگشت ؛ در حالی که کتاب یاد شده موضوعی مذهبی دارد و به زبان فارسی است.به طور خلاصه ، چرا مجوز این کتاب این قدر طول کشید و صادر نمی شود؟
3-چرا طومار بیش از صد نفر از مردم به مسئولان که زحمت کشیده و امضا کرده بودند و درمورد حل مشکلات بنده بود و بدین وسیله هم از آنها تشکر می کنم و در نشریه اردبیل فردا (13 مرداد 1389) چاپ و منتشر شده بود هیچگاه دیده نشد و این همه نکته سنجی و ریزبینی در آنجا جواب نداد؟(اگر چه دیگر جواب به آن طومار فایده ای ندارد).
در نهایت باید عرض کنم این نامه سرگشاده به معنای نادیده گرفتن توجه برخی از مسئولان نیست و دوباره از تمام هنرمندان، هنر دوستان و مسئولانی که در جهت برگزاری این جشنواره زحمت کشیدند ، تشکر می کنم و بار دیگر تکرار می کنم همان طور که در گزارش جشنواره آمده است:«هر عزیزی جشنواره آنامین یایلیغی را نقد کند ، به شرط عدم توهین به اشخاص حقیقی و حقوقی و در نشریات استانی ، فرا استانی و سراسری به چاپ رساند از طرف جشنواره آنامین یایلیغی به او لوح تقدیر اعطا خواهد شد»
با تقدیم احترام به همه تلاشگران عرصه فرهنگ و هنر : سعداله دنیوی مغانلو
سه دقیفه فیلم جشنواره آنامین یایلیغی