سياست كردستاني نشان دادن استان آزربايجان غربي، خشكاندن درياچه اورميه و تعرض همزمان جمهوري اسلامي به شمال و جنوب آزربايجان - مئهران باهارلي
1-فاجعه خشك شدن درياچه اورميه نشان مي دهد كه تا زمانيكه ملت ترك و وطن آزربايجاني از اعمال حق حاكميت خود بر سرنوشت خود و از حق اداره امور خود توسط خود محروم است و تا زمانيكه در انقياد و اسارت قوم فارس بوده و تحت حاكميت استعماري فارسستان قرار دارد،
هرگز روي آرامش، رفاه و بهروزي را به خود نخواهد ديد. بنابراين شايسته است كه فاجعه محيط زيستي خشك شدن درياچه اورميه و ديگر فجايع اجتماعي - از نيم انسان شمرده شدن زنان و محروميت از تعليم و تعلم به زبان ملي تركي و گسترش اعتياد و مواد مخدر تا فحشاء و فقر و مهاجرت و بيكاري و طلاق و خشونت و ... - همه همچنين در بستر واقعي خود يعني محروميت ملت ترك و وطن آزربايجاني از حق تعيين سرنوشت و حق اداره امور خود در قالب دولت ملي خويش در آزربايجان جنوبي ريشه يابي، بررسي و چاره يابي شوند.
٢-مخالفت مجلس شوراي اسلامي با طرح دو فوريتي نجات درياچه اورميه از خشكسالي، همچنين نشان از ورود دولت ايران به مرحله اي جديد در تخاصم با ملت و وطن آزربايجاني دارد. چندي است كه دولت نژادپرست و استعمارگر بنيادگرايان شيعي فارس جمهوري اسلامي ايران، علنا به گشودن دو جبهه تعرضي بر عليه ملت ترك و وطن آزربايجاني همزمان در شمال و جنوب آن اقدام كرده است. پريشانگوئي رئيس ستاد نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي و انكار آزربايجان بودن جمهوري آزربايجان و ترك بودن ملت ترك، با اران ناميدن جمهوري آزربايجان و ادعا كردن اينكه ملت ترك ساكن در آن خون ايراني دارد از سوي وي، نشان از تصميم راسخ دولت جمهوري اسلامي ايران براي محو آزربايجان در هر دو سوي شمال و جنوب آراز دارد. گسترش جبهه تعرض به كل آزربايجان در جنوب و شمال آراز همچنين نشانگر خوف و استيصال دولت جمهوري اسلامي ايران در مقابل موفقيتها و تثبيت جمهوري آزربايجان در عرصه دولتمداري و گسترش و توده اي شدن حركت ملي دمكراتيك ترك در آزربايجان جنوبي است.
٢-يكي از اهداف دولت جمهوري اسلامي از خشكاندن درياچه اورميه، تغيير بافت ائتنيكي جمعيت آزربايجان است. منطقي كه وي بر مبناي آن عمل مي كند چنين است كه با خشك شدن درياچه اورميه و براه افتادن سونامي طوفان نمك و خشكسالي، صدها هزار تن از استانهاي آزربايجان غربي، حتي آزربايجان شرقي و زنجان به نواحي شرقي تر (فارسستان) مهاجرت كرده و نتيجتا چندين شهر آزربايجان خالي از سكنه خواهد شد. با مهاجرت تركان از اين شهرها به مناطق مختلف فارسستان، از يك طرف جمعيت ترك نشين در آزربايجان كاهش خواهد يافت و از طرف ديگر كردان منطقه كه نوعا به زندگي در شرايط نامساعد خو گرفته اند به اين مناطق مهاجرت خواهند كرد. با ورود اين كردان مهاجر به آزربايجان و ايجاد چندين شهر جديد كردنشين در استان آزربايجان غربي و حتي در آزربايجان شرقي و زنجان، جمعيت كردها در آزربايجان بالا خواهد رفت. از سوي ديگر تركان فراري و مهاجرت كرده از اين نواحي به فارسستان در كوتاه مدت، مانند آنچه تاكنون بر سر اكثريت مطلق تركان مهاجرت كرده به فارسستان آمده است، به سهولت فارسسازي خواهند شد.
٤-سياست كرد و كردستاني نشان دادن استان آزربايجان غربي و همچنين بخشهاي ترك نشين و آزربايجاني استانهاي كردستان و كرمانشاه، سياست استراتژيك ناسيوناليسم فارسي (از هر طيف مذهبي، راست، چپ،...) و دولت جمهوري اسلامي ايران و گروههاي كرد است. در تبليغات و عملي كردن اين سياست بين ناسيوناليستهاي سه گروه ملي رقيب و متخاصم تركان، يعني فارس، كرد و ارمني هماهنگي و همكاري سازمان يافته و عميقي وجود دارد. اين سياست تبليغاتي و سياسي با وجود زمينه مادي افزايش بسيار سريع جمعيت كرد از مرز بازرگان در شمال آزربايجان تا سنقر در جنوب آزربايجان به سرعت در حال اجرائي شدن است.
با اين اوصاف خشكاندن درياچه اورميه ترفند جديد دولت نژادپرست جهموري اسلامي ايران براي محو و نابودي آزربايجان و خشكاندن ريشه ملت ترك است
٥-در كمال تعجب برخي از فعالين سياسي ترك نيز با ايده انتقال آب آراز به درياچه اورميه به گمان اينكه اين امر باعث به هم ريختن محيط زيست دشت مغان خواهد شد مخالفت كرده اند. من گمان نمي كنم كه انتقال آب رود آراز باعث به هم ريختن محيط زيست دشت مغان به طور جدي شود، زيرا در گزارش كارشناسي كه نمايندگان اورميه ارائه كرده اند، اين گزينه به صورت گزينه اي بدون تاثيرات منفي جدي مطرح شده است. اگر هم انتقال آب از رود آراز -به فرض- همچو تاثير منفي اي داشته باشد، اين تاثير هرگز قابل مقايسه با ابعاد فاجعه عظيم خشك شدن درياچه اورميه كه فقط يكي از آنها آوارگي ميليونها انسان ترك و همچنين كردستان شدن بخش عظيمي از آزربايجان است، باشد. در مواردي اينچنيني ما مي بايد به طور ملي و در سطح ملت ترك و وطن آزربايجاني فكر كنيم و از محلي گرائي بپرهيزيم.