مقدمه : از 13 فروردين 1389 تا شهريور 90
همانطوريكه مي دانيم اعتراضات ملت آزربايجان در خصوص خشكيدن يا به نحو صحيح خشكاندن درياچه اورميه به چندين سال قبل بر مي گردد . در واقع اعتراضات ابتدا از طرف فعالين حركت ملي آزربايجان در رسانه هاي ملي آغاز گشته و رفته رفته اعتراضات شكلي عملي به خود گرفته است .
اولين اعتراض ملموس از تاريخ 13 فروردين سال 89 به همت فعالين حركت ملي آزربايجان جنوبي در اطراف درياچه اورميه شكل مي گيرد . در روزي كه با وجود تدابير شديد امنيتي و بستن راههاي منتهي به پل ميانگذر درياچه اورميه هزاران تن از فعالين محيط زيست و فعالين حركت ملي آزربايجان جنوبي با حضور خود ، در واقع جرقه اصلي اعتراضات در مورد خشكاندن درياچه اورميه را روشن كردند . به باور ما حاكميت توتاليتر و راسيستي ايران با سركوب شديد اعتراض مدني و سمبليك آزربايجانيها در واقع اشتباهي تاريخي را انجام داد و به طوريكه ما انتظار داشتيم همان سركوب و دستگيري وسيع فعالين آزربايجاني باعث گرديد كه موضوع بزرگتر گشته و در آينده اعتراضات به شهرهاي آزربايجان كشيده شود .
13 فروردين 90 سالگرد اعتراض به خشكاندن درياچه اورميه در شهرهاي آزربايجان :
آنگونه كه ذكر گرديد خشونت حاكميت در قبال اعتراض آزربايجانيها در اطراف درياچه اورميه در 13 فروردين 89 باعث گرديد كه فعالين هوشيار حركت ملي آزربايجان در يك اقدام درست و تاكتيكي مناسب اينبار سالگرد اعتراض را از اطراف درياچه به درون شهرهاي آزربايجان بكشانند . در اعتراضات 13 فروردين 90 در تبريز ، اورميه ، سايين قالا ، قوشاچاي و غيره هزاران آزربايجاني دوباره در يك اقدام مدني شروع به اعتراض بر عليه سياستهاي تبعيض آميز حاكميت در عدم جوابگويي به خواسته هاي ملت آزربايجان نسبت به نجات عروس آزربايجان كردند . شعار 13 فروردين 90 به درستي انتخاب شده بود
" سديلري سينديرين ، اورمو گؤلؤن دولدورون " اين شعار نشان از پختگي و هوش بالاي فعالين حركت و سياست يك گام به جلو را نمايان مي كرد . شعار سال قبل عبارت بود از " آزربايجان دور سس وئر ، اورمو گؤلؤنه نفس وئر " . در اين روز نيز حاكميت با همان ماهيت هميشگي خود البته دوباره با اشتباه فاحش خود اعتراضات كاملاً مدني آزربايجانيها را با سركوب و وحشيت بيشتر از قبل جواب داده و ده ها تن از جوانان غيور آزربايجاني را به ناحق دستگير و روانه زندان ساخت .
انعكاس اخبار اعتراضات ملت آزربايجان در 13 فروردين 90 از سوي رسانه هاي خارجي ــ اولين پيروزي حركت :
ما حصل اعتراض ملت آزربايجان در 13 فروردين 90 و دستگيري شمار زيادي از ملتمان باعث گرديد كه رسانه هاي غير آزربايجاني ، هر چند ضعيف بايكوت خود در قبال حركت ملي آزربايجان را بشكنند اين در حالي بود كه اكثر رسانه هاي فارس زبان و همچنين رسانه هاي غربي حامي جنبش به اصطلاح سبز در طول 2 سال حمايت همه جانبه از سبزهاي خاموش شده ، عملاً به سكوت رفته بودند و در اين حين خيزش ملت شجاع آزربايجان آن هم در آن فضاي خفقان بر آمده از اعدامها و شكنجه ها و جنايات حاكميت ، صاحبان همين رسانه ها را دچار حيرت كرده بود . هرچند كه اين انعكاس ضعيف هم از نظر ما به نوعي اجباري و با نيتي درست نبود .
شروع دوباره اعتراضات ملت آزربايجان جنوبي براي نجات درياچه اورميه در شهريور 90 ــ نكته عطفي تاريخي در مبارزات ملي :
در واقع اگر ملت آزربايجان صبر مي كردند تا دوباره يك سال ديگر در سالگرد 13 فروردين 91 براي اعتراض بيرون مي آمدند مي توانستيم بگوييم كه حركت ملي آزربايجان فاقد قدرت تبديل به وزنه اي مستقل بوده و در حقيقت نتيجه اي كه مي گرفتيم اين بود كه حركت هنوز نتوانسته است تاثير خود را در بطن جامعه آزربايجان جنوبي و در بين شبكه هاي اجتماعي ملت آزربايجان بگذارد . در يك كلام حركت ملي آزربايجان جنوبي نمي توانست پرستيژ مستقل خود را به جهانيان عرضه كند اين در واقع همان چيزي بود كه دشمنان حركت ملي آزربايجان مدام با دعوت به سكوت كردن ملتمان به دنبال آن بودند . اما زمان نشان داد كه اين حركت بسيار بسيار بزرگ و باهوش گشته و قرار اعتراضات در شهريور 90 نشان از شعور بالاي روشنفكران و سياستمداران درون حركت ملي آزربايجان جنوبي داشت .
شروع اعتراض در 5 شهريور به محوريت شهر قهرمان اورميه :
در مباحثاتي كه قبلاً با دوستانمان داشتيم اعتقادمان بر اين بود كه حركت اعتراضي براي نجات درياچه اورميه بايد و بايد از اورميه و به محوريت آن شكل گيرد هر چند كه برخي به درستي اعتقاد داشتند كه درياچه براي تمامي آزربايجان است اما نبايد تفاوت نگرش و انديشه بين مردم عادي و طيف روشنفكر را هم از ياد ببريم .
و سرانجام همان شد كه انتظار داشتيم ، البته شروع اعتراضات در 5 شهريور به محوريت اورميه نيز حاصل تلاش مستمر تقريباً 2 ساله فعالين اين شهر بود . به طوريكه در عرض دو سال اخير آنگونه كه مي دانيم بيش از 10 سي دي در مورد فلاكت خشكيدن درياچه اورميه در اين شهر كار شده و هزاران اعلاميه در بين مردم اورميه پخش گرديده بود و جاي دارد كه از تلاشهاي فعالين نستوه حركت به نوبه خود تشكر و قدرداني كرد . نتيجه اين تلاشهاي مستمر هم ، حضور بسيار چشمگير مردم اورميه در خيابانها بود كه قهرمانانه از هستي و كيان وطنشان دفاع كردند .
البته در همين روز اعتراضاتي هم در تبريز به وقوع پيوست ، اما اين اعتراض آن چيزي نبود كه از تبريز قهرمان انتظار مي رفت دلايل زيادي هم داشت كه فعلا ذكرنمي گردد .
اعتراض 12 شهريور 90 ــ ضربه شست تبريز و اعتراضات گسترده در اورميه و ساير شهرهاي آزربايجان جنوبي
بعد از خيزش گسترده و قهرمانانه ملتمان در اورميه اخبار قهرمانيهاي جوانان اورميه در سراسر آزربايجان چرخيد ، ملت در رسانه هاي ملي شاهد دلاوريهاي جوانان اورميه در نبرد با نيروهاي سركوبگر حاكميت شدند ، ترس ملت فرو ريخت به طوريكه در 12 شهريور 90 تبريز قهرمان اعتراضي نسبتاً گسترده را
علي رغم شرايط پادگاني شهرترتيب داد . در برخي ديگر از شهرهاي آزربايجان در همين روز و در روزهاي بعدي همچون اردبيل ، مرند ، سولدوز ، خياو و غيره اعتراضاتي بر عليه حاكميت راسيستي ايران به وقوع پيوست .
ترس و وحشت حاكميت از گسترش اعتراضات در آزربايجان و انعكاس گسترده اخبار دلاوريهاي ملتمان ــ پيروزي بزرگ ملت آزربايجان جنوبي در قبال حاكميت :
درست است كه در تداوم اعتراضات ملتمان بر عليه حاكميت بسياري از جوانان غيرتمند مان اسير نيروهاي سركوبگر حاكميت گرديد اما همين دستگيريهاي گسترده از طرف حاكميت نشانگر ترس و وحشت آنها از خيزش توركان قهرمان آزربايجاني بود . اخباري كه از داخل نيروهاي سركوبگر به بيرون درز پيدا مي كرد و همچنين اخلافاتي كه بين نيروهاي نظامي حاكميت در سركوب ملتمان شنيده مي شد حكايت از ترس شديد حاكميت داشت .
اما اين خيزشها پيروزي بزرگي را نيز نصيب حركت ملي آزربايجان جنوبي كرد و آن شكستن كامل بايكوت خبري اخبار ملتمان در رسانه هاي جهاني و حتي رسانه هاي داخلي بود . عمق ضربه حركت ملي آزربايجان آنچنان بزرگ بود كه حتي رسانه هاي حكومتي نيز نتوانستند آن را به نوعي منعكس نكنند .
بسياري از رسانه هاي معتبر غربي در طول يكي دو هفته مستمراً اهم اخبار خود را به خيزش ملت آزربايجان جنوبي بر عليه حاكميت راسيستي ايران اختصاص دادند و اين تعبير و تفسير ها همچنان هم ادامه دارد .
از جمله پيروزيهاي ديگر ، همانطوريكه در مطالب فوق نيز اشاره گرديد عبارت بود از ريزش شديد نيروهاي حاكميت به سمت ملت آزربايجان و بالعكس رويش و مهمتر از همه اتحاد و نزديكي تشكلات ملي آزربايجاني كه در نوبه خود پيروزي بزرگي بود كه در آينده حركت كاملاً مشهود خواهد گشت .
26 شهريور تنها روزي را كه اشتباه كرديم
به نظر مي رسد در مديريت حركت شروع شده از 5 شهريور تنها اشتباهي را كه داشتيم عدم برنامه ريزي براي روز 26 شهريور بود البته برخي از دوستان اعتقاد به ريكاوري حركت داشتند اما به نظر مي رسد براي تداوم حركت بهترين شرايط گسترده كردن حركت روز 26 شهريور در تمامي شهرهاي آزربايجان بود .
نگاه به آينده :
استراتژي اصلي حاكميت : جلوگيري از پيوند خوردن حركت توركان تهران با حركت ساير شهرهاي آزربايجان جنوبي
بر اساس گزارشات بدست آمده و نيز تحليلهايي كه داشتيم مي دانيم كه عمده تلاش حاكميت ، جلوگيري از پيوند خوردن قيام ملي آزربايجانيها در شهريور 90 با توركان تهران و گسترش اعتراضات به پايتخت مي باشد . در اين خصوص عوامل حاكميت تمامي تلاشهاي خود را انجام مي دهند تا اين حركت به تهران نكشد .
همچنين در اين خصوص علاوه بر توركان تهران انتظار مي رود كه ساير ملتهاي ساكن در تهران نيز براي بدست گرفتن سرنوشت خود به حركت توركان آزربايجاني بپيوندند اما حركت ملي آزربايجان هرگز مسير مستقل خود را در قبال اپوزسيونهاي فارس نگر با رعايت حق تعيين سرنوشت ملتها عوض نخواهد كرد نيز حركت ملي آزربايجان مركزيت خود را از تبريز به شهري ديگر عوض نخواهد كرد و انتظار كشيدن براي براي خيزش تهران هم درست به نظر نمي رسد .
در اين خصوص براي اينكه بتوانيم پلان اصلي حاكميت را بر هم بزنيم لازم است كه فعالين ملي آزربايجان نگاهي بسيار ويژه بر پتانسيل توركان تهران داشته باشند طبيعي است كه در اين زمان احساس مسئوليت هموطنانمان در تهران و تلاش بيشتر و از جان گذشتگي آنها مي تواند براي آينده حركت نقشي تعيين كننده و تاريخي ايفا كند.
حمايت جدي آزربايجانيهاي خارج از كشور از حركت اعتراضي در داخل :
آزربايجانيهاي خارج از كشور در واقع نقش مكمل اعتراضات ملتمان در داخل را بازي مي كنند ، آنها بال ديگر حركتمان در خارج از مرزهاي آزربايجان جنوبي هستند . هر چه قدر حمايتهاي مادي و معنوي آنها و اعلام همبستگي از اعتراضات داخلي بيشتر باشد همان اندازه قوت قلبي خواهند بود براي ملت آزربايجان در داخل .
از آنها مي خواهيم كه در قبال آينده آزربايجان و جلوگيري از نابودي حيات زيست آن احساس مسئوليت كرده و ملت مظلومشان را تنها نگذارند . مسئله درياچه اورميه در واقع مسئله مرگ و زندگي آزربايجان است اين نه يك شوخي بلكه حقيقتي است كه بايد با عمق جان آن را درك كنيم .
نقش رسانه هاي ملي در پوشش اخبار و نزديكي و همدلي گروههاي ملي :
به جرات مي توان گفت در طول تاريخ حركتيمان ، اينبار جزء نادر دفعاتي بود كه تمامي رسانه هاي ملي با يكدلي تمام با كنار گذاشتن اختلافات سليقه و البته بسيار قويتر از گذشته اخبار حوادث اخير را به خوبي انعكاس دادند . قهرمانان بيشتر ناشناخته اي كه بدون حمايت از ارگان و يا دولتي با مخارج شخصيشان نقشي بسيار مثبت در روند حركت ملي آزربايجان ايفا كرده اند هر چند كه انتظارات بيشتر از اين هم است .
پلان ريزي در بازه زماني و داشتن تئوري درست حركتي در شرايط متفاوت :
اين قسمت در واقع مهمترين قسمت تحليل و نگاه آينده هر حركتي است . در حقيقت هر حركتي قادر به تدوين پلان حركتي مشخص در بازه زماني مشخص و بدست آوردن نتيجه لازم نيست .
تنها حركتهايي منسجم با سيستم تشكيلاتي منظم مي توانند چنين پلاني را تدوين و آن را اجرا كنند هر چند كه حركت ملي آزربايجان به علت ماهيت توتاليتر حاكميت راسيستي ايران هنوز آنطوريكه بايد نتوانسته در داخل به صورت منسجم و تشكيلاتي عمل كند اما به نظر مي رسد فاكتور جمعيتي آزربايجانيها ( 35 ميليون ) باعث مي گردد كه حركت كم كم در راه تدوين پلان در بازه زماني البته بدون در نظر گرفتن احساسات ، قدم بردارد. طبيعي است كه پلان سياسي را نمي توان آشكارا در اختيار دشمن قرارداد اما نيروهاي فعال حركت ملي بايد تلاشهاي خود را در اين خصوص به كار بسته و كم كم حركت را به سمت و سوي جدي آن بكشانند ، يك حركت تنها در صورتي مي تواند تداوم داشته باشد كه پلان زماني داشته باشد در غير اينصورت بايد چشم به حوادث و اتفاقات دوخت و نتيجه آن از دست دادن زمان و قدرت گرفتن دوباره دشمن خواهد بود .
به صدا در آوردن جدي زنگ نافرمانيهاي مدني ، نقطه شروع براي تداوم و نخوابيدن اعتراضات :
زماني كه حركت ضد استعماري و استقلال خواهانه ملت هند به بن بست رسيده بود تقريباً هيچ تفكري رو به جلو به اذهان فعالين هند خطور نمي كرد چرا كه انگليسيها با ايجاد فضاي رعب و وحشت و با دستگيري فعالين هندي عملاً ترس را بر ملت هند حاكم كرده بود ، در اين زمان مردي بزرگ به اسم قاندي تئوري نافرمانيهاي مدني و متعاقب آن پر كردن زندانها را مطرح مي كند . اين تئوري آن قدر موثر مي افتد كه در نهايت استعمار انگليس پاي به فرار از هند گذاشته و هندوستان استقلال دوباره خود را بدست مي گيرد . به نظر در قبال حاكميت توتاليتر راسيستي كشور ايران نام ، يك حركت مدني زماني نتيجه ميگيرد كه از همان تئوري نافرماني مدني به صورت جدي بهره بگيرد . البته اين هم مستلزم همان داشتن پلان زماني مشخص است يعني ملت خود را براي يك مدت زمان خاص مثلاً 6 ماه ، يك سال و يا حتي دو سال به آب و آتش مي زنند ، هزينه مي دهند اما در نهايت به پيروزي مي رسند . در غير اينصورت و عدم آمادگي ملت براي دادن هزينه ، تئوري نافرماني مدني مشكل كارساز مي افتد.
نقطه بسيار مهم ديگر در ادامه بحث مبارزات مدني ، دفاع محكم از زندانيان سياسي و درخواست ملت براي آزادي آنهاست هر حركتي نسبت به زندانيان خود بي تفاوت باشد قطعاً بازي را خواهد باخت بر عكس نقطه قدرت حركات مدني ، زنداني دادن و پي آمد آن اعتراضات گسترده براي آزادي آنهاست . همين اصول است كه باعث مي شود حركت تداوم داشته و رفته رفته گسترده گردد .
شروع دور تازه اعتراضات ملت آزربايجان جنوبي از 9 مهر ماه سال جاري :
بر اساس فراخوانهاي فعالين و تشكلات ملي آزربايجان جنوبي ، روز شنبه 9 مهر ماه سال جاري سر آغازي دوباره براي تداوم اعتراضات مدني آزربايجانيها بر عليه سياستهاي راسيستي و تبعيض آميز حاكميت مركزي خواهد بود .
اگر منطقي بر موضوع بنگريم براساس همان مسئله اي كه قبلاً اشاره گرديد يعني از دست دادن روز 26 شهريور و متعاقب آن انقطاع اعتراضات ، بايد گفت كه روز 9 مهر ماه مي تواند شروعي ديگر بر تداوم اعتراضات ما باشد يعني شايد اين روز آن تظاهراتي را كه مدنظرمان هست نداشته باشيم البته اين يك حدس و گمان است شايد هم برخلاف انتظار تظاهراتي گسترده را شاهد باشيم نكته اي كه مي خواهيم بگوييم اينست كه تبايد غير منطقي و با هوچي گري به قضيه نگاه كرد . ديد احساسي و غير منطقي سبب مي شود كه در هر صورت يعني ، چه تظاهرات 9 مهر گسترده و يا چه ، پراكنده باشد در نگاه غير منطقي ، يا دچار احساسات شده و عجله خواهيم كرد و يا در غير اينصورت دچار ياس و نااميدي خواهيم گشت . بنابراين منطق به ما ميگويد كه 9 مهر بايد شروعي دوباره باشد بر اعتراضات مدني ملتمان ، چرا كه شروع مهر ، شروعي دوباره بر وجود ميليونها دانش آموز و دانشجوي آزربايجاني در مدارس و دانشگاههاست كه اين پتانسيل بايد بعد از مهر ماه زنجيره اصلي و يكي از راهبران حركت ملي آزربايجان جنوبي در آينده باشند . و اين امر نيز مستلزم زمان و كار است . دانشجويان و دانش آموزان فعال وظيفه دارند كه از هر راهي براي آگاهي بخشي دوستان همكلاسي خود ، همت ورزيده و نيز با ايجاد گروهها و تشكلهاي كوچك و بزرگ زمينه حضور همديگر را در اعتراضات بعدي در خيابانها آماده كنند .
نكته مهم ديگري كه مي خواهيم از بند پلان ريزي زماني و نافرمانيهاي مدني براي آينده حركنمان اشاره كنيم اين است كه ما تا حد امكان نبايد ملتمان را بيانيه خور كنيم . اين اشتباهي بود كه در مورد رهبران سبزها مشاهده كرديم به نوعي كه وقتي رهبران سبزها را خانه نشين كردند عملاً هيچ بيانيه اي بيرون نيامد و طرفداران سبز نيز به نوعي دچار سردرگمي شدند . البته اين را هم اشاره بايد كرد كه نوع و ماهيت حركت ما مانند سبزها نيست ، حركت ملي آزربايجان بسيار گسترده تر از سبزها بوده و همچنين رهبري خاصي را فعلاً برنگزيده است . اما با اين همه اعتقاد ما بر اين است كه اگر بتوانيم اين قدرت را درحركت بوجود آوريم كه مثلاً پريد شنبه هاي اعتراض يا هفته هاي اعتراضي را در صورت صلاحديد بوجود آوريم ، آن موقع است كه مي توان گفت به يك پيروزي بزرگي دست پيدا كرده ايم ، در واقع ملت آزربايجان خود به خود با آگاهي از روزهاي خاص اعتراضي اين ذهنيت در آن بوجود خواهد آمد و در اين بين اين حركت است كه تشخيص خواهد داد كه به فرض در كدامين شنبه يا روز ، چه بيانيه اي را بدهد و يا در كدامين روز آتش حركت را كم يا زياد كند .
آيدين گلجه كلر بيزيم ميلتيميزين دير
7/7/1390
گــروه خبــري تــك تــوران