۱۳۹۰ مهر ۱, جمعه

برای زندانیان مراسم افطاری(محمد علیمرادی و یوسف سلحشور)


سلام بر غیرتمردان امروز آزربایجان،
سلام بر بابکان زمان
سلام بر نواده گان لایق ستارخان
ای کسانی که با زبان بسته با دهانی دوخته به گرفتن حق مردم مظلومتان به پا خواستید
ای آن کسانی که تیمی معمولی در لیگ بنام تراختور را به تیریبونی از فریادهای آتشین در سینه ها مبحوس بدل کردید..
و برای هر وجب خاک پاکتان از خونتان و از جانتان گذشتید،
بابک مگر از آسمان آمده بود
ستار خان مگر فرشته ی خدا بود، نه آنها شیر مردانی از دل آزربایجان بودند که برای آزادی ملتشان جانشان را نیز نثار کردند
همان کاری را که شما الان در زندانهای مخوف آپارتایدی می کنید
شما بابکان امروز آزربایجانید، شما اندازنده ی ترس بر پیکر معتصم زمانید، در زمانی که مردم جز خودشان نمی اندیشند و در دوره ای که چشمهای خلق جز لذات دنیوی به کوری واداشته شده اند، شما هم سنگران من به خاطر آزادی همان خلق در زیر شدیدترین شکنجه های رژیم فاشیستی کلمه ی" اورمو گولو یاشامالیدیر" را سر می دهید.
به قدرت شما باید غبطه خورد به مقاومت شما باید سجده کرد، شمایی که با دستی خالی با دلی پاک با زبانی مدنی به مبارزه خواستید و رژیمی تا دندان مسلح را به ترس وا داشتید که بخاطر یک مراسم افطاری شما را به 24 ماه زندان محکوم کند وای بر حال رژیم زمانی که شما با دست پر به مبارزه برخواسته باشید. اگر باکری را تبلور غیرت آزربایجان می نامند من با احترام به باکری شما را تبلور غیرت آزربایجان می نامم.
ای محمد علیمرادی ،بدان که اگر دستهایت بسته شده همانند زبانت که دوخته شده بود، باز می ترسند از نفس کشیدن تو کسانی که دوخته اند زبانت را، بدان که اگر زیر شکنجه یکی از دنده هایت شکسته در عوض ترک انداخته ای بر پیکر موزدوران. تراختور منتظرتان خواهد ماند تا برگردید.
یوسف سلحشور دوست دل پاک من که جز به نام آزربایجان و نام تورک به هیچ نامی قلب پاکت نمی تپد، ای کسی که موهای سیاه جوانیت به سپیدیه نمکهای اورمو گولو تبدیل شده در راه زنده نگاه داشتن فرهنگ غنی و کهن آزربایجان ، هستند شاگردانت که راهت را ادامه خواهند داد اگر چه تو زیر شکنجه باشی،و بایستی بداند دشمن که از بریدن و یا حبس کردن یک چنار صدها جوانه ازآن متولد می شود .
خجالت می کشم که هم سنگرانم را در زیر شکنجه می بینم اما ساکتم، وای بر من و امثال من.

بیزیم_یول 1/7/90