تك توران : قبل از هر چیز باید بگوییم کسانی که با نوشته ها و تفکر بنده آشنا هستند می دانند که من فردی سکولار و معتقد به ایجاد دولتی مستقل برپایه تفکرات سکولار دمکرات هستم . و نیز می دانم بعد از این نوشته مطمئناً از طرف برخی دوستان متهم به شیزوفرنی ، ارتجاع و غیره خواهم گشت . اما چیزی را که در طول چندین سال مبارزه درون حرکت ملی آزربایجان با توجه به داشته ها و ذهنیت ملتمان و نیز نوع دشمن ایدئولوژیک دریافته ام مرا به مطرح کردن و نوشتن این مقاله راغب می کند .
برای مبارزه با دشمن اشغالگر وطن مهمترین چیز
شناخت دشمن از هر بعد سیاسی ، اقتصادی ، روحیه و ایدئولوژی خاص به آن است و برپایه
همین دشمن شناسی است که شما باید ضمن شناخت از ملت خود ایدئولوژی و نوع مبارزه خود
را پایه ریزی و طراحی کنید .
برخی از نظریه پردازان در حرکت ملی آزربایجان
بر این باور هستند که حرکت ملی آزربایجان نباید وارد مقوله ایدئولوژی گردد . در
واقع دوستان معتقدند که تفکر استقلال و رهایی وطن در بین ملتمان خود قویترین تفکر
و به نظر ایشان خود تعریف چتر بزرگی است که تمامی ایدئولوژی ها را در خود می تواند
جای دهد . از نظر بنده این یک نظریه اشتباه است .
در این خصوص باید گفت اگر دشمن شما یک دشمن
ایدئولوژیک نبود و یا اینکه اگر دشمن شما زیر پوشش ایدئولوژی شبیه به ملتمان قائم
نمی گشت بلکه می توانستیم چنین فرضیه ای را درست بشماریم.
تابلوی موجود در مقابل شما از دشمن راسیست فارس
به شما دشمنی با اهداف و سیاستهای نژادپرستانه را نشان می دهد که البته توانسته
است به خوبی زیر پوشش ایدئولوژی اسلام شیعی مستتر شود . اما مهمتر از همه اینست که
ملت آزربایجان نیز دارای همان مذهب و دینی است که حاکمان راسیست فارس به ظاهر هم
که شده همان دین و مذهب را تبلیغ می کنند . در این خصوص در نوشته های قبلی ام
توضیحاتی را داده ام .
تفاوت در دین ، مذهب و عقاید یک ملت با ملت
اشغالگر ، یکی از قویترین فاکتورهای موجود برای استقلال وطن است که اگر یک حرکت
استقلال طلبانه به بهانه ذهنیت سکولار و لائیک به این موضوع نپردازد همواره در
رسیدن به هدفش دچار لنگی و خلاء خواهد بود .
بنابراین از دیدگاه نویسنده، حرکت ملی
آزربایجان باید برای رسیدن به هدفش در مقابل دشمن اشغالگر و ایدئولوژی خاص آن
ایدئولوژی مربوط به خود ، با توجه به ذهنیت دینی و سیاسی آن و تفاوت در نگرش و
تاریخ موجود ملتمان برگزیند . این ایدئولوژی و مکتب را می توان ایدئولوژی تدافعی
قبل از استقلال برای تشکیل دولت ملی نامید .
جایگاه امام حسین در حرکت ملی آزربایجان ( امام
روحانی ) :
با مطالعه و نوع نگرش ملتمان از دین اسلام و
مذهب تشیع درمی یابیم که ملت آزربایجان بیشتر از آن که رفتاری اسلامی شیعی از خود
نشان دهند وابستگی خاصی به برخی از شخصیتهای دینی من جمله امام حسین دارند در واقع
می خواهم بگویم که هگومونی تورکانه آزربایجانیها مبنی بر شجاعت ، دفاع از مظلوم و
نیز تاثیر نوحه های تورکی از جمله دلایل شیفتگی ملتمان به امام حسین بوده است به
طوریکه شاید از اکثر ملتمان نوع زندگی سایر امامان شیعه و اوصولاً مکتب شیعه
بپرسید چیزی برای افاده نخواهند داشت . و یا در کل می توان گفت ملتمان بیشتر حسینی
هستند تا شیعی اسلامی .
کسانی که دوست ندارند و یا نمی خواهند واقعیت
های ملتمان را ببینند نمی توانند معلمان خوبی برای استقلال وطن باشند . چیزی که
مهم است اینست که اکثر ملتمان 1400 سال است تحت تاثیر ذهنیت اسلامی قرار گرفته است
مهمتر از آن معتقدم سکولارها نمی توانند در جامعه امروز کشور ایران نام ! انقلاب
کنند و دیگر مهمتر اینکه برای خشنود سازی غربی ها نمی توان قبول کرد و پذیرفت که
با شعار اینکه حرکت ملی نباید وارد مسائل دینی گردد عملاً قشر عظیمی از ملتمان را بدست دشمن
دهیم چرا که دشمن به خوبی می داند و می تواند از این انرژی موجود بر علیه حرکت ملی
آزربایجان استفاده کند .
فارغ از این مسائل ، شخصیت امام حسین در اسلام را نمی
توان مظهر شیعی گری نامید بلکه حسین بن علی را می توان مظهر عدالت ، شجاعت و عصیان
در مقابل ظلم دانست .
جایگاه بابک خرمدین در حرکت ملی آزربایجان (
امام ملی ــ وطنی ) :
اگر امام حسین را امام روحانی و دینی ملتمان
بنامیم بی شک بابک خرمدین را هم باید امام ملی وطنی و شهید خاک و سرزمین آزربایجان
نامید .سالهاست که در حرکت ملی آزربایجان شعار معروف " بیز اؤلمه یه حاضیریک ،
بابکین سربازییک " یعنی ما سرباز بابک هستیم و برای شهادت آماده ایم ، را
شاهد هستیم .
در واقع فلسفه اکثریت ملتچیهای صادق آزربایجانی
کنونی برای مبارزه و شهادت برای وطن در چهرچوب فلسفه بابک خرمدین یعنی ایدئولوژی
مقدس شهادت برای وطن خلاصه می شود . اما سوالی که می توان مطرح کرد اینست که در
جامعه آزربایجان و یا به طور کلی درون هر ملتی چند درصد می توان یافت که شهادت را
در کشته شدن برای وطن بداند و حاضر به از دست دادن جان شیرین خود باشد . بگذارید
ساده تر بگویم برای ملتی که چندین صد سال است تحت تاثیر معارف اسلامی و برجسته شدن
فرهنگ شهادت برای ایدئولوژی روحانی است شهادت برای وطن ، متاسفانه کشته شدن برای امور دنیوی محسوب می شود . یعنی
به نوعی می توان گفت برای چنین ملتی کشته شدن تضمینی برای بهشت و کشتن دشمن تضمینی
برای عدم گناه و جهنم محسوب نمی شود .
حال برمی گردیم به دشمن مقابل شما یعنی دشمنی
ایدئولوژیک که شهادت را در امور روحانی تعریف می کند طبیعتاً او ذهن عوام را تحت
تاثیر خود قرار داده و از شما دور خواهد کرد چنین قسمتی از ملت نیز که با خرافات
بزرگ گشته است هرگز آگاه نخواهند شد .
جایگاه نسیمی در حرکت ملی آزربایجان جنوبی (
امام حق و انسان محور ) :
خود باوری در وجود انسان ، بزرگترین قدرت موجود
برای رسیدن به هدف است . شناخت فلسفه ان ـ الحق نسیمی از گنجایش مغز غیر عرفانی
انسانها خارج است ، کسانی که نسیمی را در حد علوی بشناسند بی شک هیچ انسانی در
تاریخ بشریت را نزدیکتر از وی به خداوند نمی توانند تصور کنند . ورود به این مبحث
سنگین را به علت اینکه نوشته از حوصله خارج نگشته و به حاشیه نرویم به نوشته های
بعدی موکول می کنم .
اما انتخاب نسیمی برای مکتب سه امامی تدافعی
برای حرکت ملی آزربایجان و جداکردن و تفریق ایدئولوژی در مقابل ایدئولوژی انتظار (
مهدویت ) و تبدیل انسان به ابزاری ترسو در قبال حاکمیتهای سوء استفاده گر اسلامی
همچون حاکمیت جمهوری اسلامی ایران است .
در حالی که اوروپا توانست تحت تاثیر ایدئولوژی
خودباور نسیمی ، رنسانس عظیم علمی را پایه گذاری کند متاسفانه نسیمی از طرف ملت
خود بر اساس ایدئولوژی انتظار و وحشت از دیدگاه اسلام بهشتی ــ جهنمی پوست تنش
کنده شده و به طرز فجیعی کشته شد .
نتیجه :
با توجه به مطالب فوق در نگاه اول شاید چنین به
نظر آید که تلفیق این سه شخصیت امری غیر قابل قبول خواهد گشت اما اگر به هر سه نفر
عمیقاً بنگرید خواهید دید که هیچ یک از آنها همدیگر را رد نمی کنند .
بنابراین می توان نتیجه گرفت که حرکت ملی
آزربایجان جنوبی برای گرفتن استقلال و رساندن ملتمان به روحیه رادیکال برای رهایی
وطن علاوه بر فاکتورهای دیگر نیاز به جدایی ایدئولوژی بین دو ملت تورک و فارس
خواهد داشت .
از طرفی دیگر همین ایدئولوژی تدافعی سه امامی را می توان با بسط دادن به کل
دنیای تورک پارادوکس شیعی ــ سنی را به درجه پایینتری برده و با مرور زمان بی رنگ
کرد . همچنین از دیدگاه نویسنده چنین ایدئولوژی آنقدر از پتانسیل بالایی برخوردار خواهد
بود که در صورت حمله دشمن خواهد توانست از حالت تدافعی به شدیدترین حالت تهاجمی
تغییر چهره دهد . در واقع ایدئولوژی فوق الذکر گرچه بعد از استقلال وطنمان تحت
تاثیر دولت سکولار یا لائیک نباید وارد سیاست گردد اما این ایدئولوژی خواهد توانست
در دنیای تورک به حیات خود ادامه دهد و در زمان مقتضی در صورت هجوم دشمنان خارجی
به حالت فعال درآید .
آزربایجان جنوبی ــ تبریز