اينكه مي گويند به دليل استرسي كه انبوه تماشاگران به بازيكنان تيم خودي وارد كرده و در نتيجه بازيكنان خودي نميتوانند بازي عادي خود را به نمايش بگذارند، براي تيراختوري كه دو بازي پياپي پيروزي نداشته، محلي از اعراب نداشته و عصر ديروز، اين براي چندمين بار اثبات شد. مس ته جدولي و البته متحول شده مس كه فقط براي كسب يك امتياز به تبريز آمده بود خوشحال بود كه به دليل باران و برودت پاييزي فشار شديد تماشاگران را احساس نخواهد كرد. ولي گويا همين چهل هزار نفر گويا مثل چهارصد هزار نفر هياهو به راه انداخته بود. پس از چندين حمله، و يك شوت سهمگين از فلاويو، ماشين گلزني تيراختور در ده دقيقه دوم توسط عليزاده شروع شد. رودريگو توزي هم پس از پنج دقيقه، گل دوم را زد تا بارسلوناي آسيا در بيست دقيقه ايتدايي بازي دو گل بزند، ولي...
همانطور كه بارها گفته شده، تيراختور هميشه بايد در نظر داشته باشد، يكي دو گل عقب است! باز هم يك پنالتي مشكوك به سود مس! ولي عباس محمدي به تنهايي در درون دروازه نيست، و پشتش چهل هزار نفر ورزشگاه ايستادهاند! توپ را دفع ناقص مي كند و توپ برگشتي را هم امير حسين صادقي در كسري از ثانيه، زودتر از مهاجم مس به توپ مي رسد! ولي چاره كار نه فقط تكرار پنالتي، بلكه بيرون رفتن مدافع آخر تيم از زمين، و اخراج يك مربي از تيراختور است! نتيجه 2-1 ، و روند بازي معكوس ميشود تا تهاجمي ترين تيم ليگ نتواند به حملات كوبنده خود ادامه دهد. و اين است آنچه افرادي همچون عسكري و تاج و غياثي و ... به دنبال آنند؛ چرا بايد كيفيت فوتبال تيراختور تحت تاثير چنين مهرههاي از رده خارج شده و بي كيفيتي قرار گيرد كه موجبات حضور نمايندگاني ضعيف را در عرصه رقابتهاي آسيايي فراهم مي كنند. آيا كيفيت تشويق هوادار تيراختور هيچ سنخيت و تناسبي با نحوه كار چنين متصديان ضعيف و البته مغرضي را دارد؟! آيا AFC بايد منتظر بماند تا در آخر فصل، يك چند ناظر سررسيد به بغل و لپ تاپ به گردن آويخته به اينجا بفرستد تا فقط رختكن و سالن خبرنگاران استاديومها را بررسي كنند؟
تا تيراختور و تماشاگران به خود بيايند، مس حملات زيادي را ترتيب ميدهد! همان بازي باراني و جنجالي با صباي قم در ارديبهشت سال قبل به يادمان مي افتد! آيا قرار است همان سناريوي تكرار شود؟ اما طرفداران بيش از پيش سرد و گرم چشيدهاند و در اين ميان سرمربي هم به خوبي مي داند چه كند تا وقايع قبلي همچون قبل اتفاق نيافتد! تماشاگران دست از حمايت تيم خود بر نمي دارند. با تعويض كانال به شبكههاي بوشهر، شيراز، و تهران گويا تلويزيون Mute ميشود! اما در كانال سهند، صداي گزارشگر در ميان شعارهاي لاينقطع " آزربايجان وار اولسون و تيراختور سن قهرمانسان و ..." گم است! آيا نميشود در بازيهاي تيراختور گزارشگري در كار نباشد؟ آنچه كه عيان است چه حاجت به بيان است؟! فلاويو در آخرين دقيقه نيمه اول خيال تيراختور را از نيمه دوم هم راحت ميكند.
وقتي حاج رضايي تحليلگر(!) بازي پيروزي و صبا، حجت را برايمان تمام كرده و نه تنها تيراختور صدرجدولي، بلكه صبا و نفت تهران را جزو اضلاع قهرماني اعلام نميكند، تيلويزيونون انگين باسيب به سراغ اينترنت ميروم. شور و شعف ناشي از بازگشت تيراختور به صدر سايتهاي هواداري تيراختور را فراگرفته است. در كنفرانس مطبوعاتي بعد از بازي، قلعه نويي بعد از بازي تيراختور 3 - 1 مس گفته است:
"از عباسی وزیر ورزش میخواهم به داد این هواداران برسد. اگر با قلعه نویی میخواهید تسویه حساب کنید با تراکتور سازی کاری نداشته باشید. "
البته يقينا قلعهنويي باهوشتر و با حافظهتر از آن است كه فكر كند به خاطر او دارند چوب لاي چرخ تيراختور مي گذارند. منظور او اين است: "اگر مي خواهيد با هواداران تيراختور تسويه حساب كنيد با من كاري نداشته باشيد"! چون مقابله مستقيم با هواداران تيراختور و محروم كردن آنان پاسخ معكوس داده، آمعمولا به سراغ بازيكنان و مربيان تيراختور رفته و براي آنان حاشيهسازي كردهاند. و البته بازيكن و مربي تيراختور هر چه موفقتر و محبوبتر باشد، بيشتر در آماج حملات قرار ميگيرد. از قلعهنويي تشكر مي كنيم كه كارش را بلد است و ميداند، چگونه خود را سپر بلا كرده و از تيراختور دفاع كند. چنين دفاعي حتي اگر مؤثر واقع نشود، هم به نفع هواداران تيراختور و هم به نفع اميرپاشا است.
ياشاسين آزربايجان، ياشاسين تيراختور
آيدين كسائي