به محض ورود اتوبوس ما به محوطه ی هنگ مرزی شهرستان خوی ماموران لباس شخصی حمید پور جعفر علی را از اتوبوس پیاده کرده و به شدت با باتوم مورد ضرب و شتم قرار دادند سپس وحید فائزپور را از اتوبوس پیاده کرده به شدت با باتوم مورد ضرب و شتم قرار دادند ماموران در حالی که به آذربایجان و ملت تورک و مرحوم جعفرزاده با الفاظ رکیک توهین می کردند همه را از اتوبوس پیاده کرده مورد ضرب و شتم قرارمی دادند توهین به ملت آذربایجان و مرحوم جعفرزاده حتی در مدت بازجویی تک تک دستگیر شدگان (حدود هشتاد نفر) ادامه داشت شیرزاد حاجیلو در اعتراض به غیر قانونی بودن این دستگیری گسترده از ارائه ی جواب به پرسشهای بازجو امتناع ورزید بازجویی ها تا ساعت 12 شب ادامه داشت شب را در هوای سرد نمور نماز خانه بدون پتو سپری کردیم.
با وجود اینکه هیچ یک از دستگیر شدگان ناهار و شام نخورده بودند ولی روحیه ی عالی آنها مامورین را در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشت شیرزاد حاجیلو با صحبتهای خود در تقوییت روحیه ی دستگیر شدگان نقش محوری را ایفا می کرد.
ساعت 6 صبح با عربده کشی مشت و لگد همه را از نماز خانه بیرون کرده و در حیاط هنگ که یک سیاه چال بود برده و در را بستند در سیاه چال مزکور ساکن بودن هوای داخل سیاه چال با بوی بسیار متعفن اش ،باعث شده بود که استشمام هوا را مشکل سازد عدم روشنایی داخل سیاه چال نیز شرایط سخت سیاه چال را پدید آورده بود از نظر شرایط مکانی. سیاه چال مزبور بقدری تنگ و کم عرض بود که ما به اتفاق دوستان به صورت چسبیده به هم نشسته بودیم شیرزاد حاجیلو دوباره شروع به صحبت کرد و گفت در میان این همه مزدورباید مقاوم باشیم و روحیه خود را حفظ کنیم عزیزان باید همه در نظر داشته باشیم شرایطی که در آن قرار داریم زیاد هم بد نیست و موقتی خواهد بود وقتی صحبت می کرد بسیار خوشحال بودم که کسی مثل شیرزاد در کنارمان است و بچه ها را قوت قلب می داد سپس وحید فائزپور گفت دوستان همگی آرامش خود را حفظ کرده و به یاد داشته باشیم که ما در حرکت ملی آذربایجان افرادی مثل عباس لسانی داریم که پنجاه و سه روز اعتصاب غذا داشته و در حال حاظر نیز در بازداشتگاه اردبیل و در اعتصاب غذا به سر می برد وحید همه را به یاد سعید متین پور انداخت که در حال سپری کردن دوره 8 ساله ی محکومییت خود می باشد در حالی که فقط 20 ساعت است که ما بازداشت شده ایم چنین سخنانی روحیه ، جسارت و امید را در کالبد بچه ها دمید ساعت 2 بعد از ظهر ما را از هنگ مرزی خارج کرده به قرارگاه نیروی انتظامی خوی منتقل کردند فرمانده نیروی انتظامی اجازه داد که ما بعد از 24 ساعت آب بخوریم. درنوبت من چند تا سرباز جلو آمده و به دور از چشم فرماندهان خود پرسیدند که مرحوم جعفرزاده چکاره بوده آیا او استاد دانشگاه است که در مراسم تشیع جنازه او ازهمه ی شهرهای آذربایجان آمدنده اند گفتم که او مدرس زبان تورکی آذربایجانی نویسنده و مبارز بزرگ حرکت ملی آذربایجان بوده و مطمئنا ملت آذربایجان هیچ وقت او را از یاد نخواهند برد سربازان به تایید کردن سخنان من پرداخته و گفتند که ما نیز آذربایجانمان را دوست داریم .
ما را به دادگاه می بردند که سربازان و چند تن از ماموران مانع این شدند که به دست های ما دستبند بزنند و گفتند این ها فرزندان واقعی آذربایجان اند . بعد از دادگاهی شدن به جز شیرزاد حاجیلو ،وحید فائزپور ،شهرام یوز باشی و بهمن نصیرزاده همه را آزاد کردند.
به امید آزادی همه زندانیان سیاسی .
یاشاسین آذربایجان