تك توران : آذربایجان از سوز سرما و بیداد رژیم بخود میپیچد؛ کودکان در مناطق زلزله زده، در مقابل چشمان اپوزسیون غافلی که هر روز نشستی در هتلهای مجلل اروپا برگزار میکنند؛ بر خود میلرزند.اپوزسیونی که در آرزوی رهبری هستند! و اگرچه آرزو بر جوانان عیب نیست ولی برای این پیرزنان و پیرمردانی که عامدانه از کنار رنجهای ملت آذربایجان گذشتند نه تنها عیب بلکه جرمیست نابخشودنی؛آری آنها شریک جنایاتی هستند که امروز رژیم بر آذربایجان روا میدارد.
این مختصر را به این امید نگاشتم که نیروهای مترقی تکلیف خود را با نژاد
پرستان لانه کرده در تاریک خانههای به اصطلاح اپوزسیون ایران ! مشخص کنند ؛هرچند
در آینده نزدیک شرح مبسوطی از مذاکرات درون گروهی برخی از این تشکیلات منتشر
خواهم کرد که طی آنها ؛سرکردگان این گروهها ضمن سرکوب شدید فریادهای اعضای منصف
خود ،تاکید میکنند مصلحت ملی!! ایجاب میکند ،فتیله آذربایجان و موضوع زلزله و
خشک شدن دریاچه اورمیه را پایین بکشیم!!، شرم بر متولیان چنین تشکیلاتی باد که
همانند جمهوری ولایت فقیه که به خاطر مصلحت نظام هر جنایاتی را مجاز میداند؛
آنان نیز با توجیه مصلحت ملی! به فعالین خود دستور میدهند از فاجعهای که بر
ملت آذربایجان میگذرد چشم پوشی کنند.
همه آنهائی که با مبارزات و زندگی من اشنا هستند بخوبی میدانند که بنده
مدتهای مدید در مرکزیت برخی از این گروهها حضور داشتم و بی گمان دلايل و مستندات
کافی برای ادعای خود دارم؛و با ذکر آنها به ناباورترین انسانها ثابت خواهم کرد که
کثیری از اهالی به اصطلاح اپوزسیون ایران
به بهانه حفظ تماميت ارضي، در آرزوی نابودی ملت آذربایجان با جمهوری اسلامی همراه
هستند،آرزوی شومی که با بیداری عظیم ملت آذربایجان ،همراه صاحبانشان بگور خواهد
رفت،در یکی از جلسات این افراد, که بدلیل پافشاری در پیگیری فاجعه خشکاندن دریاچه
اورمیه در محافل جهانی از سوی مدیر جلسه تجزیه طلب ،خطاب شدم،به ایشان و سایرین
عرض کردم اگر فریاد انسانهای بی پناه بودن" تجزیه طلبی است "بي گمان هم
من و،هم بسياري از وجدانهاي بيدار "
تجزیه طلب" هستيم؛ که حکایت آنرا این زمان بگذار تا وقتی دیگر..
در مخلص این مقال به خوانندگان عزیز اطمینان میدهم "این زمان
دیگر"بسیار نزدیک است.
ايران گلوبال
امير حسين موحدی