۱۳۹۱ آذر ۵, یکشنبه

میثاق ملی آزربایجان جنوبی- محبوب امراهی


تك توران : به نظر نگارنده پیرو مباحث تئوریک در حرکت ملی آزربایجان جنوبی لزوم نگارش یک "میثاق ملی" برای جنبش ، خیزش و رستاخیز ملت آزربایجان در دور نوین آن که وارد دهه ی سوم خود شده است بیش از پیش آشکار می شود. این میثاق ملی می بایستی "چارچوب مطالبات سیاسی ملت بزرگ آزربایجان" را بوضوح مشخص نماید تا همه ی عملکرد ، دیالکتیک ،فعالیت و خروجیِ رفتارهای سیاسیِ گروهها ،طیف ها، تشکیلات و سازمان ها و مهمتر از آن تک تک فعالان حرکت ملی آزربایجان قابل سنجش با معیارهای نگارش شده ی "منافع ملی آزربایجان جنوبی" باشد.

از سویی نگارش وتفاهم روی این چارچوب سیاسی بستری ایدئولوژیک را معرفی خواهد نمود که هم قابل فهم خواهد بود و هم حرکت ملی آزربایجان را به سوی رفتارهای توجیه دار وحسابده سوق خواهد داد.
چنانکه مشخص است هیچ نیروی سیاسی مرکزگرای مخالف در ایران اعم از احزاب و سازمانهای سیاسی گرفته تا جریانات رفرموسیت به هیچ وجه دارای یکدستی و پایگاه مردمی به اندازه ی "حرکت ملی آزربایجان" نیست ولی آنچه که آنها را گرد هم می آورد مبارزه برای سرنگونی رژیم یا ایجاد تغییر در آن است فلذا حرکت ملی آزربایجان در مبحث مطالبات ملی و به عنوان یک جریان سیاسی می تواند علیرغم پلورالیزاسیون موجود با بازتعریف خواسته های خود به صورتی مدون به عنوان جریانی متشکل از احزاب و طیف های گوناگون "تنها یک خروجی" در مقابل نیرو های "مرکز گرا و ایرانی" را داشته باشد و در عین حال تنوع و کثرت طلبی گروه های مختلف را در ساختار خود تحمل نماید.

این میثاق ملی بحران "هویت سیاسی" آزربایجان جنوبی را نیز مرتفع خواهد نمود و سیر تشکیلاتی و سازمان یابی آن را نیز بهبود خواهد داد. اینکه هم ما به عنوان فعالان سیاسی و هم طرف ایرانی بر مطالبات سیاسی ما مشخصاً واقف باشند سرنوشت مذاکرات ما با آنان را نیز تحت کنترل حرکت ملی آزربایجان قرار خواهد داد. بر این اساس امید دارم که این نوشته باب مذاکره در باره ی منافع ملی آزربایجان جنوبی و چارچوب های آن و نیز شکل مدون آن به عنوان "میثاق ملی آزربایجان جنوبی" را بگشاید:

چارچوب مطالبات ملت آزربایجان به عنوان "میثاق ملی آزربایجان جنوبی":

فعالان حرکت ملی آزربایجان و گروه ها و جریانات سیاسی و تشکیلات های بر آمده از آن تنها با پذیراندن شروط زیر به عنوان پیش شرط مذاکره و با توجه به مطالب زیر در مذاکره با نیروهای مقابل "مشروعیت مذاکره" را دارند.

1) جغرافیای سیاسی : هرگونه بحث در مورد جغرافیای سیاسی آزربایجان جنوبی باید و باید از "مرزهای قبل از تقسیم آزربایجان به سیزده استان" آغاز شود به عبارت دیگر در گفتگو با نیروهای مرکز گرا و ایرانی در باره ی مرز های سیاسی آزربایجان جنوبی بازگشت به آن مرزها مبنای مذاکرات را تشکیل خواهد داد و بعد از آن در طول مذاکرات مشخص خواهد شد که آزربایجان جنوبی از کدام قسمت از خاک سرزمینی خود می تواند گذشت نماید و یا قسمت های دیگری را مطالبه کند.

2) نام آزربایجان جنوبی : نیروهای مقابل باید سرزمین آزربایجان را به عنوان سرزمینی که تقسیم شده است به رسمیت بشناسند و از جعل تاریخ در مورد سرزمین تاریخی آزربایجان دست بکشند و بر عکس با واقعیت های موجود کنار بیایند. نیروهای مقابل با پذیرش این نام در واقع اعتراف به یکی بودن هویت سرزمینی آزربایجان در هر دو سوی رود آراز می نمایند. از این رو لزوم پذیرش نام آزربایجان جنوبی از سوی طرف مقابل برای جلوگیری از سیاست بازی، جعلیات و تاریخ سازی های آینده همچنین در صورت استقلال خواهی مردم آزربایجان جنوبی ممانعت از تجزیه طلب خواندن آزربایجان جنوبی بوضوح مشخص می باشد.

3) دیاسپورا و قیومیت آزربایجان جنوبی : باید طرف مقابل همه ی تورک هایی که در جاهای مختلف ایران امروزی زندگی می کنند و فاقد واحد سیاسی به عنوان دولت محلی هستند را به عنوان دیاسپورای آزربایجان جنوبی به رسمیت بشناسند و واحد سیاسی آزربایجان جنوبی به عنوان دولت ملی آزربایجان را قیم و کفیل سرزمینی و ملی و حافظ منافع آنان به رسمیت بشناسد.

4) حق حاکمیت ملی آزربایجان : نیروهای مقابل باید حق تشکیل دولتی ملی به عنوان حکومت ملی آزربایجان را در سرزمین آزربایجان جنوبی به رسمیت بشناسند این دولت باید دولتی دموکراتیک و باید صرفاً منتخب ملت آزربایجان باشد تا بتواند منافع ملت آزربایجان، حق تعیین سرنوشت ، حقوق فرهنگی و... را جامه ی عمل بپوشاند و هیچ انتصابی از سوی مرکز در آن اعمال نشود.

5) لت آزربایجان : طرف مقابل باید ملت بودن مردم آزربایجان را به عنوان یک "هویت سیاسی" بپذیرد تا حکومت ملی آزربایجان بتواند هویت فرهنگی خلق بانیِ ملت آزربایجان به عنوان تورک های آزربایجان جنوبی و سایر خلق هایی که در آن به صورت اقلیت زندگی می کنند یا خواهند کرد را حفظ نماید. از سویی نیز با پذیرش این امر ساختاری فاشیستی و استحاله گرا به نام "ملت ایران" را نفی می کند و به جای واژه ی "ملت ایران" از "مردم ایران متشکل از ملت های تشکیل دهنده" استفاده می نماید.

 (6حق تعیین سرنوشت : باید مکانیزمی برای "حق تعیین سرنوشت" به معنای جدایی از ایران یا ماندن در ترکیب آن را به طرف مقابل بقبولاند که البته این مکانیزم نیز حق تعیین سرنوشت آزربایجان جنوبی را تنها به مردم آزربایجان جنوبی به صورت یکطرفه واگزار می نماید و قابل تکرار نیز می باشد. به نظر می رسد بهترین روش اینست که برای مثال در هر دوازده سال(سه دوره ی تعویض پست ریاست جمهوری آزربایجان جنوبی) یکبار رفراندومی برای استقلال آزربایجان برگذار شود.

 (7سیاست خارجی آزربایجان جنوبی : باید طرف مقابل بپذیرد که سیاست خارجی ایران در مورد کشور آزربایجان شمالی و قفقاز در انحصار آزربایجان جنوبی باشد و سایر واحد های سیاسی ایران در آن هیچ مداخله ای انجام ندهند.

8 ) ارتش ملی آزربایجان جنوبی : طرف مقابل باید قبول کند که برای پاسداشت از حقوق ملی ملت آزربایجان می بایستی دارای ارتشی ملی باشد این ارتش ملی در صورت لزوم برای حفظ حقوق و دستاورد های دموکراتیک آزربایجان جنوبی وارد عمل شود در عین حال سرزمین آزربایجان جنوبی باید خالی از نیروهای دیگر واحد های سیاسی ایران باشد.

همانطوری که مشخص است بعضی از موارد فوق در صورت عدم فروپاشی سرزمینی ایران باید مطالبه شوند و در صورت استقلال آزربایجان جنوبی تکلیف کاملاً مشخص می باشد از این رو همه ی نیرو ها ی آزربایجانی باید خود را ملزم به رعایت موارد فوق بدانند و این ها منافع ملت آزربایجان را تامین خواهد نمود.

ماده ی الحاقی :

در مورد مساله ی کرد ها در آزربایجان غربی از چهار شهر سردشت ، پیرانشهر ، بوکان و مهاباد به عنوان "شهرهای اربعه" نام برده شود. در مورد سرنوشت اشنویه نباید مذاکره ای صورت گیرد و کرد های ساکن در سایر مناطق استان آزربایجان غربی صرفاً به عنوان دیازپورای کرد شناخته شوند. در مورد سرنوشت "شهرهای اربعه" نیز باید سرنوشت "شهرهای قروه ،بیجار و سونقور" مورد مذاکره قرار داده شوند.

از فعالان حرکت ملی خواهشمندم تا نظرات خود را در باره ی این نوشته اعلام کنند.


تاریخ نگارش : اوت 2012
تاریخ نشر : 25.11.2012
محبوب امراهی
آنکارا