تک توران : جنبش حرکت ملی آذربایجان
با شهامت تمام میتوان گفت که در یک صد سال
اخیر تا به این اندازه از پویائی و شکوفائی
و حتی از شفافیت برخوردار نبوده است. شاید عده ای از دوستان از این گفتار
بنده تعجب کنند، با وضعیت موجودی که ما مواجه هستیم، چگونه میتوانیم چنین ادعائی
داشته باشیم. به اعتقاد من باز می گویم که پویائی و شکوفائی حرکت ملی ما تا به این
اندازه نبوده است،
هر دو روی این امر واقعیتی است که به هیچ وجه قابل انکار نیست.
طیف بندی حرکت و تعریفهای مشخصی که در سالهای اخیر بنام حرکت ملی آذربایجان ابراز
میشود تا به حال به صورت کنونی با این شفافیت نشده بود. تنها در حکومت یک ساله
فرقه دمکرات آذربایجان این حرکت به رهبری مرحوم سید جعفر پیشه وری به صورت شفاف از
خواسته های ملی آذربایجان سخن گفته شده بود اما بعد از سقوط فرقه دمکرات آذربایجان
با وجود خیزشهای ملی و ابراز وجود گروههاو محافل مختلف ملی تا به این اندازه نه آکتیو بوده و نه دارای
شفافیت داشته است. در یک سال اخیر مقالات بسیار متعددی حتی با نامهای حقیقی از
داخل و خارج در تبین حرکت ملی آذربایجان
نوشته شده و می شود و در ماههای اخیر نیز شتاب چشمگیری داشته است که واقعا
بسی مایه خوشحالی است و لو اینکه با هر عقیده و افکاری نوشته شود . عقاید
مختلفی که ابراز می شود موجب شدت بحث های
اساسی در حرکت شده که این بحث ها و ابراز عقیده ها هستند که راهگشای حرکت
ملی آذربایجان میشوند. این دیالوگها هستند که حرکت ملی آذربایجان را برای تعیین
استرتژی مشخصی رهنمون می سازند پس چرا از این ابراز عقیده ها وحشت داشت؟ نه تنها
بیان اندیشه های مختلف، حرکت ملی آذربایجان را
تضعیف نمی کند بلکه به آن قوت و قدرت هم میدهد بنا براین لازم است ازهر
فکری که در سطح جنبش عمومی آذربایجان بیان می شود از آن استقبال نمود. ابراز عقیده
هائی که اکنون بیان می شوند این را می رساند که این جنبش در سکون نیست بلکه به
صورت پویا و زنده به حیات خود ادامه میدهد. آبی که در حوضی در حال سکون هست یقینا
گندیده شده و از بین میرود و نه تنها برای مصرف مضر میشود حتی برای از بین بردن آن
ضرورت ایجاد میشود حالا اگر خدائی ناکرده حرکت ملی آذربایجان نیز موجب چنین سکونی
میشد این ضرورت پیش می امد، حال آنکه طیف بندیهای مختلفی که امروز وجود دارند، این
حرکت را از حالت سکون خارج نموده و به
جریانی پویا مبدل ساخته که در حال شکوفا شدن می باشد. روی دیگر قضیه نیز این است،
ما در حرکت ملی آذربایجان یک جوی سالم بوجود می آوریم، جوی که دمکراسی را به حرکت
ملی به ارمغان اورده و ما را با آموزه های
دمکراتیک آشنا می سازد. یکی از آفت های حرکت ملی آذربایجان عدم وجود این پدیده
است. هر عقیده ای و لو اینکه به خیر و مصلحت حرکت هم باشد عده ای اندک به شدیدترین وجه به حق و ناحق مورد هجوم قرار
داده و با برچسبهای مختلف و حتی غیر اخلاقی سعی در بایکوت افکار و اندیشه های مختلف
دارند. باید از این گروه اندک که مخالف ابراز عقیده ها در حرکت ملی آذربایجان
هستند، پرسید که عدم ابراز عقاید مختلف به سود چه کسانی بوده و می باشد؟ دیگر آنکه عدم ابراز فکرها ایجاد جمود فکری و
همچنین به سکون کشانیدن حرکت ملی آذربایجان نمی باشد؟ آیا سکون این حرکت به معنی مرگ و نابودی این
حرکت نیست؟ از اینها گذشته اگر قرار است
ما برای فردای وطن مان آذربایجان ، یک حکومت مستبد بر قرار کنیم، حکومت مستبدی بر
بالای سرمان هست دیگر چه لزومی دارد که این همه هزینه مادی و معنوی و در به دری و
خانه به دوشی صرف این این حرکت کنیم؟ ما میخواهیم محیط مبارزاتی حرکت ما مبتنی بر
یک جوی سالم و دمکراتیک باشد جوی که نه تنها مبارزان حرکت بلکه تمام اقشار مختلف
ما در آن حق ابراز عقیده داشته باشند.
نباید افرادی برای خود حاشیه امنی ایجاد کرده و برای خود
مصونیتی قائل باشند که همه در پشت سر او
نماز خوانده و برای او دست زنند. متاسفانه عده ای انگشت شمار متوهم شده فکر میکنند
حرکت ملی آذربایجان تنها اختصاص به آنها دارد و باید همه در زیر سایه مقام عظمای
ولایت آنها قرار گرفته انجام وظیفه نموده و از آنها اطاعت بی چون و چرا
نمایند و هرگونه تخلف از اوامر فقیهانه
مستوجب قتل است و هیچ رحمتی بر مخالفین آقایان نباید کرد و قابل ترحم هم نمی باشند
. اینها هستند که افکار و اندیشه های تنگ نظرانه مسموم آنها هر لحظه میتواند موجودیت این حرکت را به خطر اندازد.
این معدود افراد تریبونهایی برای خود ایجاد نموده و با استفاده از ابزارهای مختلفی
از هر ریز و درشتی گذشت نکرده و همه را به باد فحش و ناسزا گرفته و جامعه حرکت ملی
آذربایجان را مرعوب ساخته و بقول معروف،
بابام منه کور دیب، هر گلنه ویر
دئب. متاسفانه باید گفت این عده معدود و انگشت شمار همانطوریکه ملاحظه می شود با
فوش و دشنام خویش موفق هم می باشند و افراد حرکت را در برابر خویش به سکوت وا
دارند. همه متاسفانه در این اندیشه
هستند که مورد غضب ملوکانه مقام
عظمای ولایت فقیه قرارنگیرندو بدتر از آن این می باشد که هر اعتراضی نیز بنام
مصلحت حرکت از هر طرف مورد هجوم واقع می گردد. باید گفت این چه مصلحتی است که تمام
سرجنبانان حرکت به نحوی مورد تخطئه قرار میگیرند کسی اعتراض نمیکند اما این افراد
انگشت شمار هزاران بد وبیراه به فعالان ما
میگویند کسی به آنها معترض نمی کند و حتی به نحوهای مختلف، مورد تائید هم قرار
میگیرند و در همه جا یولمامیش چمچه کیمی
هر قازاندان بولانیب چیخلار و هر یاندا آشدی، اوردا باشدیلار. باهزاران تاسف باید گفت حرکت ما اکنون بعد از
حاکمیت راسیسم بزرگترین مشکلی که در پیش روی خود دارد، این پدیده مهلک بوده که فراگیر شود و اکنون بر فعالان این حرکت در
داخل و خارج است که با این مسئله به صورت شفاف و منطقی برخورد کنیم. برای برون رفت
از این مسئله در حرکت چه باید کرد؟
تنها چیزی که باید در پیش
روی حرکت برای مبارزه با این پدیده شوم کرد، ایجاد نقطه مشترک در بین طیف های
مختلف حرکت و ترویج دیالوگهای لازم در
درون جنبش وبسیج اراده عمومی در برابر آن می باشد. اما آن چیزی که وجود دارد و مایه تاسف نیزهست
این افراد انگشت شمار بر این امر آگاه هستند که برای رسیدن به این امر راه درازی
در پیش است و از این بابت خاطرجمع بوده و به کارهای خویش ادامه میدهند اما امروزه ما چاره ای جز
این نداریم که برعلیه تفرقه افکنان و
مرعوب سازان حرکت خود را بسیج نمائیم .