اما در این نوشته سوژه مورد بحث ما، انسان آذربایجانی است. انسانی
که امروزه شهروند آذربایجان جنوبی به شمار می رود و دارای هویت ملی ومذهبی خاصی می
باشد. مذهب در این جامعه (آذربایجان جنوبی) نقش بسیار مهم واصلی است. یعنی 90%
جامعه آذربایجان را مسلمان شیعه تشکیل می دهد که اغلب نیز به این هویت خود مومن
هستند. یعنی نسبت به این مذهب اعتقاد راسخ دارا می باشند.
گذشته از چگونگی ورود این مذهب به آذربایجان و دروغ یا راست
بودن آن، این گفتمان مذهبی در حال حاضر به صورت عام در میان آذربایجانیان دارای
اهمیت می باشد. و با توجه به اینکه آذربایجانیان در حال حاضر مشغول مبارزه هویتی
خود نسبت به دولتمردان فارس ایران هستند و در این بین در پی بازیابی هویت ملی خود
می باشند اما از سوی دیگر با اقوام ارمنی و کرد در منطقه در کش و قوس اراضی نیز
قرار دارند. باتوجه به شرایط دو قوم فوق الذکر، رشد هویت مذهبی در مناطق مورد دعوی
بیشتر می تواند کمک حال مردم آذربایجان گردد.
با نگاهی کوتاه به تاریخ ملت های تورک که در جوار دیگر ملل
سکونت دارند و یا مورد تهاجم و تجاوز فرهنگی و نظامی قرار گرفته اند، در صورتی
توان مقابله با مهاجم را داشته اند که از هویت مذهبی خود در کنار هویت ملی استفاده
نموده اند. برای مثال تورک های چچن و داغستان و تاتارستان و ... در مقابل روسها
وملت کوزوو و بوسنی در مقابل تهاجم صربها این چنین پیروز بودند. البته بسیاری از
تورکان ساکن بالکان، هویت مذهبی خود را از دست دادند و از اسلام به مسیحیت
گرویدند. همین موضوع باعث شد تا هویت ملی آنان رفته رفته کمرنگ شده و در آستانه
نابودی قرار گیرد. پس در برابر حمله ایدئولوژیکی (مذهبی) سایر ملل، بایستی بر عنصر
مذهبی خود تاکید نمود و امروزه اسلام شیعی مهمترین عنصر مذهبی تورکان آذربایجان
جنوبی به شمار می رود.
با اشاره کوتاهی که به اهمیت هویت مذهبی نمودیم، اکنون می
خواهیم نقش مذهب در کلیت گفتمان حرکت ملی آذربایجان را مورد بررسی قرار دهیم.
تمامی مذاهب آسمانی و ادیان به مانند ایدئولوژی های قرون
نوزدهم و بیستم (ایدئولوژی های دوران مدرنیته) با خاصیتی آرمان گرایانه و دارای
دستور العمل هایی برای رسیدن به یوتوپیا (همان مدینه فاضله)، شدیدا خطرناک بوده و
می تواند به جنگ و دشمنی جاودانه و قتل میلیون ها انسان دست بزنند. در حقیقت با
ارائه فرا روایت های وحی گونه (لا قید وشرط) و لازم الاجرا، تنها یک روش درست
زندگی برای انسانها در نظر می گیرند و لا غیر محکوم به نابودی هستند.
با درنظر گرفتن این مبنا، قرار دادن مذهب در استراتژی ها و
اهداف کلی حرکت ملی آذربایجان بسیار خطرناک بوده و حکم سم را دارد. مذهب تنها می
تواند برای مقابله با دشمن مذهبی ، به عنوان تاکتیک و حتی استراتژی مقطعی عمل کرده
و در جهت آگاه سازی ملت عام، مورد استفاده قرار بگیرد. ولی باید مراقب بود تا به
درون حرکت ملی رخنه ننموده و جزو لاینفک سیاست های حرکت ملی محسوب نشود. وهمچون
گذشته ماهیت سکولار خود را حفظ نماید. معتقدان و بی اعتقادان به مذهب درون حرکت
اصل جدایی دین از سیاست را رعایت نموده و اعتقادات مذهبی وغیر مذهبی خود را درون
چهار دیواری شخصی خویش نگه دارند.
سکولاریسم به عنوان یکی از مهمترین مشخصات دولتهای
دموکراتیک و حرکتها و جنبش های اجتماعی در دنیای امروز، با احترام نسبت به تنوع
افکار و عقاید، خود را مطرح کرده و دارای محبوبیتی خاص در میان جوامع مختلف بشری و
محافل روشنفکری می باشد. و دولت های سکولار در مجامع بین المللی دارای احترام خاص
می باشند و سایر دولتها راحتتر بدان اعتماد می کنند. موضوع سکولاریسم می تواند طرح
و برنامه ای خوب برای دولت آینده در آذربایجان جنوبی باشد. چنان که مشاهده می شود
انواع سکولاریسم و برنامه های خاص در هر دولت نسبت به جامعه کشور، متفاوت است.
سکولاریسم فرانسوی با آمریکائی و انگلیس، متفاوتند وحتی سکولاریسم در هند نسبت به
تعدد ادیان و عقاید، تفاوت بسیاری با دیگر کشورها دارد. اما یکی از گونه های
متفاوت سکولاریسم در دنیا، شاید متعلق به ترکیه باشد. کشوری که دارای جامعه ای
کاملا مذهبی بوده و اکثریت مردم آن دارای اعتقادات محکم و استوار دینی هستند و در
طول حاکمیت بیش از هشتاد ساله سکولاریسم و با وجود همه آزادی های اجتماعی، هیچ
تغییر محسوسی در عقاید مذهبی دیده نشده و کمترین تضعیفی در این اعتقادات مشاهده
نمی شود. تنها از صورت سنتی خود بیرون آمده و نقاب مدرنتری بر چهره زده است. این
را می توان از تغییر سیستم زندگی وحتی نوع لباس پوشیدن و پیشرفت صنعت وتکنولوژی
دریافت. اما همچنان اعتقاد راسخ به خدا و پیامبرش و کتاب آسمانی در میان عمومیت
مردم رواج دارد.
شاید به جرات بتوان گفت که همسازترین وهمگن ترین دولت ترکیه
با مردم عام در طول سالیان اخیر، حاکمیت حزب عدالت وتوسعه باشد. بطوری که علاوه بر
احترام به اعتقادات مذهبی مردم و وضع قوانین در جهت آزادی بیشتر مذهب در جامعه،
عدالت در میان عقاید مختلف را رعایت کرده و امکانات برابر و مساوی میان مذاهب
مختلف قائل می شود. حتی در جوامع بین المللی همواره در برابر تظلم مسلمانان نسبت
به سایر مذاهب موضع گیری کرده وخواهان برقراری توازن میان تمامی ادیان می باشد. و همواره
خود را در جامعه بین الملل به عنوان هوادار احترام به فرهنگ های مختلف و معتقد به
چندگانگی فرهنگی معرفی کرده است.
سکولاریسم آذربایجان می تواند با الهام گیری از گونه های
مختلف و نیز تحلیل نیاز جامعه خود و هماهنگ سازی با افکار مردم عام، خود را تعریف
نماید. همچنان که گونه ناسیونالیسم خاص جامعه خود را در حال بازتعریف است، در
آینده نیز مطمئنا برنامه های مشخص و خاصی از سکولاریسم خود را به عرصه خواهد
گذاشت.
یازار: چالیش