تک توران : شاهرخ زمانی کارگر نقاش و عضو هییت باز گشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری را بدون هیچ دلیل و مدرکی دستگیر کرده، بر علیه او پرونده سازی کردند. علی رغم اینکه در پرونده ساخته شده نیز هیچ مدرک و دلیلی برای محاکمه او وجود ندارد.طبق اعترافات قاضی پرونده حملبر که در دادنامه به صورت واضح نوشته است که شاهرخ زمانی تمامی اتهامات را رد کرده است . پس او کاملا" بیگناه است. اما کاملا" غیر قانونی، شاهرخ را بنا به اعترافات شخص دیگری(متهم ردیف چهارم) محاکمه کرده و با اتهامات دروغین به 11 سال زندان محکوم نمودند.اکنون در زندان تبریز با ایجاد جو و فضای نامناسب و خطر ناکی برای او و دیگر زندانیان سیاسی و کارگری زندان را به جهنم واقعی تبدیل کرده اند. ما بدون هیچ قید و شرطی خواهان آزادی فوری شاهرخ زمانی و دیگر زندانیان کارگری و سیاسی هستیم . در این راستا از تمامی کارگران ، تشکل ها ، نهادها و آزادیخواهان و جوانان می خواهیم از هر طریق ممکن بر جمهوری اسلامی جهت آزادی زندانیان فشار بیاورند.
جمهوری
اسلامی خالق تراژدی در زندان مرکزی تبریز است
با توجه به اخباری که
از زندان مرکزی تبریز جسته و گریخته به بیرون درز می کند زندان تبریز یک جهنم با
شعله های پنهان است . آتش این جهنم واقعی که مسئول برپایی آن جمهوری اسلامی است نه
تنها دامن تمامی زندانیان را گرفته و تعدادی از آنها را ذره ذره به نابودی
می کشاند در همین حال از طریق بسیاری از زندانیان که اکنون در این جهنم جمهوری
اسلامی به سر می برند به بیرون از زندان به سطح گسترده و وسیعی از جامعه برده می
شود آنگاه دیگر مبارزه کردن با محصولات کاشته جمهوری اسلامی در این جهنم غیرممکن
خواهد شد . سرمایه داری با پیش کشیدن شعار ((توجیه اقتصادی ندارد )) در مقابل طرح
های سالم سازی و مبارزه با عوامل و اثرات زیان بخش در جامعه از خدمات اجتماعی هر
روز و هر چه بیشتر سر باز می زند و جمهوری اسلامی در این رابطه از تمامی دیگر
حکومتهای سرمایه داری سبقت گرفته و با کم کردن و دزدیدن منابع مالی اندکی که برای
ارایه خدمات لازم به زندانیان در نظر گرفته شده باعث وارد شدن ضربات مهلکتری بر
پیکر جامعه می گردد
.در حالی که زندان
تبریز یکی از ضد انسانی ترین و کثیف ترین زندانهای جهان است در همین حال بند سه
گانه متادون در حد و یا حتی بدتر از تاریکخانه ها و فراموش خانه های قرون وسطی می
باشد .در بند 15 متادون 480
نفر زندانی به سر می برند ،این بند که نسبت به بندهای 13 و 14 وضعیت بهتری
دارد 37 نفر زندانی گرفتار به ایدز و 50 نفر مبتلا به هپاتیت را در خود جای
داده است .اکنون بند مالی زندان
مرکزی تبریز را به بهانه ی بازسازی بند مالی در بندهای 3 گانه و بند 9 تقسیم
کردند اما این فقط یک بهانه است . در این تقسیم بندی 21 زندانی سیاسی را به بند 9
و شاهرخ زمانی و چند نفر از دوستانش را به بند 15 متادون منتقل کردند . در ادمه
تقسیم زندانیان، جاوید هوتن کیا را به بند 14 متادون که بی نهایت بد و در واقع
بدترین بند زندان است فرستاده اند .به دنبال عوض شدن رئیس
زندان که نام او استادی است و عوض شدن رده های مختلف مسئولین ،فشار بر زندانیان
سیاسی و انتقال آنها به بندهای متادون سرعت بیشتری گرفته است و تهدیدها و فشارها
افزایش یافته است.چند روز پیش 20 نفر از
زندانیان بند مالی در اعتراض به انتقالشان به بند محکومین یک روز دست به اعتصاب
غذا زدند و این نیز بهانه برای وارد کردن فشار بیشتر به آنها قرار گرفت .در روند اعمال انتقال
و فشارهای وارده، زندانیان از خانواده هایشان خواستند که به نزد رئیس زندان بروند
و با او در این رابطه و قطع این طرح و حذف فشار ها صحبت کنند .خانواده ها با رئیس
زندان صحبت کردند در نهایت رئیس زندان گفته است طرح انتقال توسط رئیس قبلی و وزارت
اطلاعات شروع شده و من نمی توانم مانع اجرای طرح شوم حتی استادی به مادر شاهرخ
گفته است که دستور انتقال شاهرخ به بند 15 متادون توسط وزارت اطلاعات آمده است و
فقط آنها می توانند این دستور را لغو کنند .جاوید هوتن کیا را به
همراه 26 نفر که دچار ایدز هستند به بند 14 متادون فرستاده اند . در بند 14 حدود
400 زندانی هستند که 180 نفرشان زمان ورود به زندان معتاد نبودند ولی اکنون معلوم
نیست بقیه زندانیان این بند در حد بالایی تزریقی هستند در بند هفته ای فقط 3 روز
هواخوری یک ساعته است بقیه اوقات همه زندانیان مجبورند در فضای آلوده، با استرس
دائمی به سر برند.وضعیت جاوید هوتن کیا
از تمامی زندانیان سیاسی بدتر است ،بر اثر ضرب و شتم او بینی اش را شکسته اند و
بدون مداوا رها شده است آلت تناسلی اش را سوزنده اند که مداوای زخم های فوق
بدون مراجعه به بیمارستان غیر ممکن است .در بین زندانیان صحبت دائمی است که
مسئولین زندان می خواهند جاوید هوتن کیا را از این طریق بکشند . چند روز پیش زندانیان
یک نفر از بین خود به نام امیر آخری را جهت صحبت با رئیس زندان که آن زمان رضازاده
بود انتخاب کردند ولی رضازاده به هیچ عنوان حاضر به صحبت کردن با نماینده زندانیان
نشد ،زندانیان از خانواده هایشان خواستند به صورتهای جمعی و فردی به دیدن رئیس
زندان رفته و در مورد وضعیت و اعمال خطرناک که برعلیه زندانیان در حال اجرا است
صحبت کنند در آن زمان رضازاده هیچ کس را برای صحبت نپذیرفت و اکنون استادی نیز هر
چند حاضر به دیدن خانواده ها شد ولی به بهانه ی اینکه این طرح متعلق به رئیس قبلی
و وزارت اطلاعات است زیر بار عدم اجرای آن نمی رود .مسئولین زندان ، قوه
قضاییه و وزارت اطلاعات آگاهانه و به عمد با تقسیم حدود 700 زندانی سالم در بندهای
سه گانه متادون اقدام به ایجاد و پخش بیماری مسری در میان زندانیان سالم کرده که
از این طریق در سطح گسترده تری از جامعه منتشر خواهد شد این خود جنایت علیه بشریت
است که باید مورد اعتراض شدید فعالین طرفدار سلامت جامعه و محیط زیست واقع
شود ما به نوبه خود خواهان محاکمه آمرین و عاملین اجرای چنین طرحی هستیم .دلایل مستند ما برای
محاکمه این افراد به عنوان جنایت کاران علیه بشریت ضمن وجود گزارشات مختلف از
کانال های گوناگون ، خود وضعیت موجود زندان است که می توان در صحبت با زندانیان کم
و کیف طرح های جنایت کارانه را به دست آورد و بهتر از آن بازدید متخصصین
بهداشت و درمان و بهداشت روان و نمایندگان محیط زیست و نهادهای جهانی از زندان است
که می توانند صدها سند مستند به دست آورند ما فقط به نمونه های بسیار کوچکی از
آنها اشاره می کنیم
: فضای زندان به خصوص
بندهای سه گانه کاملا" به انواع بیماریها و عامل گسترش بیماریها آلوده است
،بیشتر معتادین به طور دائمی خود را در اطاق ها و راهروها خراب می کنند با توجه به
اینکه خود زندانیان مجبور به نظافت هستند و مسئولین زندان نیز هیچ وقت ابزار و
مواد نظافت و ضدعفونی کننده نمی دهند یا بسیار ناچیز در اختیار زندانیان قرار می
دهند هیچ زمانی نظافت بندها در حد قابل قبول انجام نمی شود.تعدادی از معتادان ضمن
اعتیادشان دچار بیماریهای شدید دیگری هستند که هیچ وقت توان و روحیه مراقبت از خود
را ندارند از جمله بیماریها می توان گفت دارای زخمهای عمیق در نقاط مختلف بدن خود
هستند که به طور دائم خونابه و چرک از زخمهایشان جریان دارد آنها به تمامی نقاط
بند می روند و همه جا از در و دیوار تا کف را آلوده می کنند حتی بعضی از انها خود
را روی زمین کشان کشان به این سو و ان سو جا به جا می کنند و زخمشان به همه جا
مالیده شده همه جا را به انواع میکروب آلوده می کنند .همین چرک و خونابه و
سرنگهای تزریق آلوده که دست به دست گشته و چندین بار مورد استفاده قرار
گرفته توسط برخی از زندانیان به عنوان وسیله ای برای تهدید دیگر زندانیان مورد
استفاده قرار می گیرد
.در چنین فضای آلوده ای
وسایل نظافت و حمام بسیار محدود است مثلا" برای هر 150 نفر یک چشمه حمام است
که آن هم به طور متوسط 6 ساعت در روز اب دارد و توالت بسیار کم است یک زندانی برای
یک بار توالت رفتن برخی مواقع باید 40 تا 60 دقیقه در صف بایستد و با چنین حجم
استفاده از توالت اصلا" زمانی برای شستشوی آن باقی نمی ماند جالب است که
بیشتر مواقع نیز لوله های توالت مسدود می شود و فاضلابشان به بیرون زده و تمامی
محیط را آلوده تر می کند .غذای زندان بسیار کم و
غیر قابل خوردن است و از آن مقدار کم نیز در رده های مختلف مسئولین می دزدند و
همچنین در چنین محیط آلوده ای غذا نیز هر چه بیشتر آلوده می شود. این چنین
زندانیان از چندین زاویه در تهدید آلودگی قرار دارند . تحت فشار چنین فضای
آلوده و فشارهای عدم رسیدگی به پرونده ها و درخواستها و نیازهای زندانیان و
فشارهای روزافزون مسئولین زندان ، قوه قضاییه و وزارت اطلاعات ،افزایش
ناامنی در جامعه علیه خانواده های زندانیان و عدم تأمین نیازهای اولیه خانواده ها
،بیشتر زندانیان دچار روان پریشی،ناامیدی، کینه نسبت به بقیه وشدیدا" پرخاشگر
شده اند . بیماریهای روانی نیز به مشکلات بهداشتی و غذایی و ازدحام بیش از حد
زندانیان اضافه شده و فضای زندان را آماده نزاع های دائمی فردی و جمعی نموده است
که همیشه نتایج وحشت باری ایجاد می کند جو و فضا چنان ملتهب است که خود مسئولین و
نگهبانان زندان هیچ وقت جرئت نمی کنند از درب بند ها به داخل بندها بروند و همیشه
به طور کاملا" مسلح چند قدم دورتر از میله های درب بند ایستاده و حرف هایشان
را می زنند .در همین حال
زندانبانان و مسئولین قضایی و مأموران وزارت اطلاعات خود را در مقام تماشاگران
دعواها و حرکات روان پریشی زندانیان قرار داده و به حاصل تراژدی های خود به عنوان
نمایش تفریحی نگاه کرده و مانند حکمرانانی که از نبرد گلادیاتورها لذت می بردند
مسرور می شوند .ما چنین وضعیتی را
حاصل اقدامات عمدی و سیستماتیک نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی می دانیم که در
بیرون از زندان نیز به نوعی دیگر علیه جوانان و مردم کشور اجرا می کنند . ضمن
اینکه از تمامی فعالین و انقلابیون می خواهیم از طریق روابط خود با نهادها ی جهانی
اقدام به مبارزه و کم کردن چنین ستم هایی شوند اعلام می کنیم در حین مبارزه و کم
کردن اثرات آنها تنها راه ریشه کن کردن زندان و چنین وضعیتی از طریق سرنگونی
جمهوری اسلامی سرمایه داری ممکن خواهد شد .بنابراین باید
کارگران و جوانان را برای به دست گرفتن ابتکار عمل و استفاده از بحرانهای در حال
افزایش که دامن جمهوری اسلامی را گرفته است آماده کنیم باید با استفاده از تمامی
ابزارها و تسهیلات موجود اقدام به سازماندهی کرده و طبقه کارگر را برای وارد کردن
ضربات نهایی بر پیکر حکومت سرمایه داری ضد انسانی جمهوری اسلامی آماده کنیم .
پیش بسوی اتحاد بیشتر،
برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات
گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی
سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ
زمانی
24/1/1391
برگرفته از سایت سول گوناز