تك توران : بر کسی پوشیده نیست که آزربایجان جنوبی نزدیک به 9 دهه است که تحت اشغال رژیم اشغالگر فارس زیر پوشش نام ایران قرار گرفته است .
اما چرا و به چه علت اکثریت ملت تورک آزربایجان ( کوتله ) در جنوب ، آنچنان که باید اشغال وطن
مادریشان را با پوست و استخوان خود عمیقاً حس نکرده و آشکارا به زبان نیاورده اند
جای سوالی است که از این پارادوکسهای موجود بین تفاوت نگرش از دشمن اشغالگر بین دو
ملت عرب فلسطینی و ملت تورک آزربایجان نسبت به اشغالگران یهودی اسرادیلی و فارس
ایرانی می توان استخراج کرد .
از دیدگاه نگارنده این تغییر نگرش از چهار عامل مهم زیر تاثیر پذیر است که
سعی خواهم کرد در چهار نوشته اختصاراً به آنها بپردازم .
الف ) تفاوت در تاریخ همجواری ملتها و دولتهای تاریخی
ب ) تفاوت در نوع اشغال وطن مادری
ج ) تفاوت و تشابه در ایدئولوژی ، نوع دین و مذهب بین ملتها
د ) تفاوت در نوع حمایتهای دول خارجی و دخالتهای آنها
ــ تفاوت در تاریخ همجواری ملتها و دولتهای تاریخی :
آنچنان که گفته شد یک نوع تفاوتی آشکار بین نگرش دو ملت فلسطین و آزربایجان
جنوبی نسبت به حاکمان اشغالگر وطن مادریشان وجود دارد . به طوری که اگر از هر
فلسطینی سوال کنید ، بی گمان همگان نسبت به اشغال وطنشان توسط
اسرائیلیها اذعان خواهند کرد . اما این قاطعیت تفکر اشغالی در مورد تمامی ملت تورک
آزربایجان در جنوب رود آراز ( ارس ) به مانند فلسطینیها نسبت به دشمن اشغالگر فارس
کاملاً مشهود نبوده است هر چند که خوشبختانه با گسترش حرکت ملی آزربایجان جنوبی در
طول سالهای اخیر آگاهی عمومی بین ملتمان بالاتر رفته است اما شاید به همین دلیل هم
است که در بین آزربایجانیها هنوز عده ای وجود دارند که مخالف استقلال آزربایجان
جنوبی هستند و به اشتباه بیشتر طرفدار نظامی فدرالی در کشور ایران نام کنونی هستند
.
یکی از دلایل این تفاوت نگرش ، تفاوت در تاریخ همجواری و هم
زیستی بین دو ملت تورک آزربایجان و فارس و ملتهای عرب فلسطینی و یهودی اسرائیلی
است .
آنچنان که از اسناد تاریخی برمی آید فارسها تقریباً از 2500 سال قبل به
سرزمین مادری پروتورکها که امروزه قسمتی از آن شامل ایران کنونی می شود مهاجرت
کرده اند .
با فاکتورگیری و تلخیص از دوران حکومت اکثریتی تورکها بر سراسر جغرافیای
ایران نام امروزی در دوران باستان ، اما ذهنیت حکومت بیش از 1000
ساله تورکهای آزربایجانی بعد از اسلام بر کل این سرزمین در مقابل حکومتهای جسته و
گریخته فارسها بر قسمتهایی از ایران همچون حکومت زندیه ، خود عامل بوجود آورنده
پارادوکس بزرگی است که بین نگرش اشغال وطن در بین آزربایجانیها و فلسطینیها نمود
پیدا می کند .
چرا که فلسطینیها حضور دولت و ملت اسرائیل بر
سرزمینهای خود را بعد از حوادث جنگ جهانی دوم برمی شمرند . در واقع ذهنیت ملت
فلسطین نسبت به اسرائیلیها ذهنیت مهمان ناخوانده و دشمن اشغالگر وطنشان است . هر
چند که یهیودیان اسرائیل نیز اورشلیم و قدس را وطن مادری گذشته خویش می خوانند .
در واقع می توان گفت هنوز بسیاری از
آزربایجانیها ذهنیت امپراطوری خود را حفظ کرده اند ، ذهنیتی که با توجه به عصری که
در آن زندگی می کنیم ، با توجه به داشته هایمان و نیز تغییراتی که در طول تاریخ
2500 ساله انجام پذیرفته از دیدگاه راقم ذهنیتی کاملاً غلط غیر سیاسی و متوهمانه
است . چنین ذهنیتی که برخی سودجو سعی دارند از دل این ذهنیت ، تئوری " ایران
تورکلری " را هم در بیاورند نه تنها چیزی عایدمان نخواهد کرد بلکه سبب خواهد گردید
تا قیامت به همین منوال حاکمان وطنمان فارسهای اشغالگر باشند و هرگز دولتی به اسم
آزربایجان ( فدرالی ) و یا دولتی که در آن آزربایجانیها به عنوان اکثریت حرف اول را بزنند در کشوری که ایران خوانده می
شود پدیدار نگردد .
ادامه دارد ...
آزربایجان جنوبی ــ تبریز
24/4/1391