۱۳۹۱ تیر ۲۹, پنجشنبه

تفاوت نگرش فلسطینیها و آزربایجانیها از دیدگاه اشغال وطن به اسرائیلیها و ایرانیان فارس بخش ( ج ) ــ یاشار شانلی گؤنئیلی


تك توران : 
تفاوت و تشابه در ایدئولوژی ، نوع دین و مذهب :
اگر بگوئیم یکی از مهمترین مشخصه های تفاوت بین ملتها ، مسئله تفاوت ایدئولوژی و نوع دین و مذهب آن ملتهاست چیز گزافی نگفته ایم .
حساسیت تفاوت ایدئولوژیک بین ملتها آنقدرزیاد است که رهبران ملتها در شرایط جنگ بین ملتهای دیگر از این خصیصه مهم برای مبارزه با دشمن استفاده می کنند .

با نگاه به جامعه کشور ایران نام امروزی شاهد غلبه هگومونیک ایدئولوژی اسلامی ـ شیعی به غیر از برخی مناطق کوچک در سراسر این جغرافیا هستیم .
می توان گفت بین باورهای دینی آزربایجانیها در جنوب رود آراز و دولت ـ ملت اشغالگر فارس در ظاهر و اسماً هم که شده نه تنها تفاوت بلکه تشابه ایدئولوژیکی وجود دارد . این هم یکی از مهمترین دلایل عدم حساسیت ملت آزربایجان به دولت ملت اشغالگر فارس است .
برای مقایسه ملموس ، می توان به مبارزه ایدئولوژیکی ملت فلسطین و بارز کردن این مسئله از طرف رهبران فلسطینی برای مبارزه با دولت یهودی اسرائیلی نظری انداخت .
بدون شک نیروهای انتهاری فلسطینی که حاضر به بستن بمب به خود و عملیات انتهاری هستند دقیقاً بزرگ شده ذهنیت تفاوت ایدئولوژیکی بین دو ملت مسلمان فلسطین و یهودیان اسرائیلی و استفاده رهبران آنها از نگرش شهادت برای اسلام هستند .
هر چند که حرکت ملی آزربایجان به عنوان حرکتی مدرن و دمکراتیک با خصوصیات حرکتی مدنی و دافع حرکتهای خشونت طلبانه است اما به نظر می رسد برای تغییر در نگرش ملتمان در قبال اشغالگرانی که از این ناحیه در صدد سوء استفاده از باورهای دینی مشترک برای چپاول هر چه بیشتر وطنمان هستند و نیز حساسیت بخشی به این مسئله نیاز به تعریفی جدید از دین اسلام و بارز کردن اختلافات بین نگرش حاکم اسلامی فارس و عقاید ملت تورک آزربایجان هستیم .
در این خصوص اخیراً برخی از دوستان اقدامات شایسته ای را در تغیر نگاه ایدئولوژیک ملتمان انجام داده اند .
تعریف اسلام شیعی ـ فارسی و اسلام مدرن تورکی از جمله اقداماتی است که فعالین حرکت ملی آزربایجان ، به حق بنیانگذار جهشی نوین در این مورد بوده اند و امیدوارم که در آینده با توجه بیشتر به این مسئله بتوانیم رفته رفته به نگرش جدید ملتمان از دین اسلام و شکیل کردن آن کمکی بزرگ برای رهایی از چنگال دشمن استعمارگر و اشغالگر فارس بپردازیم .
پردازش بیشتردر این مورد را به نوشته های اختصاصی واگذار می کنم و فعلاً به همین اندازه اکتفا می کنم . در این مورد چندین مقاله من جمله ( 1 ) را به عنوان دغدغه ذهنی برای یادآوری و مطالعه پیشنهاد می کنم و امید آن دارم با توجه به بارز کردن این مسئله در سلسله نوشته هایی که می نویسم دوستان دیگر نیز مرا در این امر یاری رسانند .
نهایتاً نتیجه می گیریم که یکی از دلایل مهم تغییر نگرش آزربایجانیها و فلسطینیها از دیدگاه اشغال وطن مادری به فارسهای ایرانی و اسرائیلیها ، به تفاوت و تشابه ظاهری نگرش ایدئولوژیکی و دینی بر می گردد .
ادامه دارد ...

آزربایجان جنوبی ــ تبریز
29/4/1391

لينك بخشهاي ( الف ) و ( ب ) : http://tekturan.blogspot.com/2012/07/blog-post_9739.html

( 1 ) :

اسلام فارسي ــــ اسلام توركي

با انقلاب يا انتقال 57 در كشور ايران نام امروزي ، جريان اسلامي خاصي در خاورميانه شكل گرفت برخي از تحليلگران براين عقيده اند كه انقلاب اسلامي 57 طرحي از جانب دول غربي براي مقابله با پيشرفت تفكر كمونيستي شوروي بود اما امروز بعد از 30 سال همان تفكر اسلام بنيادي بلاي جان كشورهاي غربي شده است .
ديالوگ جمهوري اسلامي از همان آغاز به كار آشكارا انتشار تفكر حكومت اسلامي به دنيا بوده است . هر چند كه جنگ 8 ساله با عراق آنها را در خود مشغول كرد اما در اين بين بنيادگرايي اسلامي توانست آرام آرام در كشورهاي منطقه همچون افغانستان ، لبنان ، سوريه ، عراق و ... رشد كند .
اما خصوصيات اين اسلام يعني اسلامي كه در كشور ايران نام امروزي است ، اسلامي است كه فارسي صحبت ميكند ، اسلامي است كه زبان و تمدن و اقتصاد اكثريت ملل غير فارس ساكن در اين جغرافيا همچون ملت آزربايجان را در قفس كرده ، تحريف ميكند و به نام همين اسلام ( اسلام فارسي ) به يغما ميبرد ، اسلام فارسي تمامي جريانهاي روشنفكري غير فارس و حتي روشنفكران جامعه فارس را نيز به چوبه هاي دار سپرده است ، اسلام فارسي امروزي جوانان معترض به سياستهايش را به كهريزك برده و مورد تجاوز جنسي قرار ميدهد ، اسلام فارسي شادي و فرح را از جامعه گرفته و مدام اسلام عزا را تبليغ ميكند ، در اسلام فارسي زنان عنصر درجه دوم و پست تلقي ميشوند در اسلام فارسي حفظ حكومت از نماز واجبتر شمرده مي شود ، در اسلام فارسي يك نفر به عنوان ولي فقيه بر سرنوشت ملتهاي ساكن در اين جغرافيا حاكم مطلق است ، در اسلام فارسي ترور و كشتار انسانها مثل آب خوردن انجام ميگيرد. اسلام فارسي همين گروهكهاي ترور خود را به كشورهايي چون لبنان ، فلسطين و عراق و غيره صادر كرده است . خريد و فروش مواد مخدر يكي از منابع درآمدي اسلام فارسي است . اسلام فارسي در فلسطين حامي فلسطيني هاست اما در قره باغ حامي كشور ارمنستان است . ودر يك كلام همه اين اعمال شوم و اعمالي كه از قلم افتاد حاصل اسلامي است سياسي .
واما امروز اسلام فارسي قصد انتشار اين اسلام متحجر را بيش از گذشته به كشورهاي مسلمان جمهوري آزربايجان شمالي و توركيه ، با هدف تضيف دو دولت مستقل و رو به پيشرفت تورك را در سر دارد .
امابياييد اندكي نيز از اسلام توركي موجود در توركيه و جمهوري آزربايجان شمالي به عنوان دو كشور نزديك به كشور ايران نام امروزي صحبت كنيم .
اسلام در توركيه و آزربايجان شمالي ، اسلامي درون جامعه لائيك يا اندكي متمايل به سكولار است . اسلام توركي عقيده اي است شخصي و دولتهاي تورك با احترام به عقايد شخصي هموطنانش اجازه نشر و تبليغ آن را در مكتنهاي ديني مي دهد . در اسلام توركي موجود در توركيه اقليتي همچون كورد ، به خصوص در سالهاي اخير توانسته است به حقوق شهروندي خود تا حدود زيادي دست يابد . درست است كه كوردهاي توركيه چه از لحاظ جمعيتي و چه از لحاظ تاريخي قابل قياس با توركان آزربايجاني موجود در كشوري كه هم اكنون ايران ناميده ميشود نيستند چرا كه آزربايجانيهاي موجود در ايران اكثريت را تشكيل ميدهند و كوردها در توركيه اقليت مهاجر به خاكهاي تاريخي توركان هستند ولي با اين وجود امروز كوردها در توركيه صاحب تشكلهاي سياسي شده اند ، تلويزيونهاي كورد زبان احداث گرديده و مشكل زبان كوردها نيز اگر گروهكهاي تروريستي كورد كه عمدتا از جانب ايران و برخي كشورهاي اروپايي ساپورت ميشوند نباشد يقينا كاملا حل خواهد گشت و در اين مورد نيز اقدامات شايسته اي از سوي دولت توركيه انجام گشته است . در مورد آزربايجان شمالي نيز اقليتهاي قومي و مذهبي وضعيتشان حتي بهتر از توركيه است ودر اين خصوص وضعيت آزربايجان شمالي حتي از برخي كشورهاي پيشرفته اروپايي نيز بهتر و آزادتر است . در اسلام توركي موجود در توركيه و آزربايجان نشريات و رسانه ها با جوي نسبتا آزاد و دمكراتيك روبرو هستند . در اسلام توركي بر خلاف اسلام عزا در ايران ، جامعه بسيار شاد و فرح انگيز است . در اسلام توركي زندان كهريزك و ايوين نيست كه دختران و پسران معصوم را مورد تجاوز جنسي و شكنجه قرار دهند . در اسلام توركي خبري از جوخه هاي اعدام نيست . در اسلام توركي زنان نه تنها شهروند درجه دوم و پست شمرده نميشوند بلكه با اتكا به تاريخ غني تورك احترام به زنان حتي بيشتر از مردان است زنان در اسلام توركي در تمامي عرصه هاي سياسي ، اقتصادي ، اجتماعي و غيره نقش پررنگ و اساسي دارند . در اسلام توركي در قبال مواد خانمان سوز مخدر قوانين بسيار سخت گيرانه اي اتخاذ ميگردد و از اين روست كه آمار معتادين به مواد مخدر در كشورهاي توركيه و آزربايجان شمالي در قياس با ايران بسيار بسيار ناچيز است . اسلام توركي چون وارد سياست نشده است ، نماز و عبادت اشخاص جايگاه جايگاه محترمي در نزد اجتماع دارد در واقع مثل ايران حفظ حكومت را واجبرتر از نماز نمي شمارند . دراسلام توركي بر خلاف اسلام فارسي يك نفر به عنوان نائب امام زمان ! سرنوشت يك ملت را در دست نداشته و 70 ميليون را به قول خود نصيحت نميكند بلكه ملتها ، خدمتگذارانشان را براي مدت معين از صندوق راي بيرون مي آورند . در اسلام توركي گروهكهاي بنيادي تروريست را به هيچ وجه شاهد نيستيد . ونهايتا اسلام توركي مقبول دنياست چرا كه وارد سياست نشده و به حيات خود در يك جامعه لائيك يا سكولار ، همخوي با جوامع متمدن دنيا ادامه داده و ميدهد
با اين توصيفات جهت پيشگيري از نشر و انتشار اسلام متحجر فارسي در كشورهاي توركيه و آزربايجان علي الخصوص در كشور آزربايجان شمالي با توجه به اينكه حكومت حاكم بر ايران با اقدامات تبليغاتي گسترده  و احداث كاناهاي تلويزيوني همچون كانال تلويزيوني سحر سعي در انتشار و يا به خيال خام خود ايجاد حكومت اسلامي در اين قسمت از خاك آزربايجان را به علت ماهيت آنتي تورك و آنتي آزربايجاني خود زير عباي اسلام را در سر دارد ، دو پيشنهاد اساسي و مهم مطرح مي گردد :
1-     ايجاد كانالهاي تلويزيوني در جواب تلويزيونهاي مخرب ايراني با هدف نشان دادن اسلام شوم در ايران به نام ( اسلام فارسي ) براي ملت خود و ملت آزربايجان جنوبي و مقايسه آن با اسلام توركي
2-     ايجاد كانالهاي تلويزيوني و رسانه هاي متعدد در جهت احقاق حقوق به حق آزربايجانيان جنوبي
بنابراین ضمن هشدار به سیاستمداران هردو کشور تورکیه و آزربایجان شمالی نسبت به نفوذ اسلام مخرب فارسی در این کشورها لازم است اقداماتی جدی در این خصوص هر چه سریعتر و بدون اغماض انجام دهند .
ياشار شانلي گونئيلي
آزربايجان جنوبي ــــ تبريز
16/11/1389 ( ه . ش )