تک توران : هجوم آمریکا و متحدان آن به عراق نقطه عطفی در تاریخ کشورهای منطقه و مخصوصا ترکیه به لحاظ موقعیت استراتژیک آن در مقایسه با عراق ، می باشد. با توجه به مرز مشترک دو کشورعراق و ترکیه که به لحاظ سیاسی و جغرافیایی و تاریخی و حتی نگرشهای دینی و قومی که پیوستگی های زیادی نسبت به هم داشته و دارند که این پیوستگی های مشترک همیشه نسبت به همدیگر تاثیر داشته و دارند. مخصوصا به لحاظ تاریخی وجغرافیایی عراق که در مدت زیادی در ترکیب امپراتوری عثمانی بوده همواره از یک تاریخ مشترکی برخوردار بوده اند و بیشتراین مشترکات را نگرشهای دینی همواره تحت تاثیر قرار داده و میدهد. بنا براین ، روابط مستحکمی را مابین این دو ملت بر قرار کرده و میکند. با سقوط امپراتوری عثمانی و استقلال عراق و تشکیل ترکیه جوان تاثرات ناسیونالیسم ملی ترک نسبت به بینشهای دینی در جامعه ترکیه پیشی گرفته و جایگزین نگرشهای دینی شد. آتاترک که در بحبوحه جنگ های فراگیر منطقه ای و جهانی درگیر بود با تمام هوش و ذکا توانست ترکیه را از بحرانهای داخلی و بین المللی نجات داده و ترکیه نوین را به شکلی مدرن پایه گذاری نماید و ترکیه جوان در منطقه به عنوان یک کشور مترقی به شکل حکومت های اروپایی پایه گذاری شود با اینکه آتا ترک با مصیبتهای بزرگی چون مسایل قبل و بعد از جنگ در گیر بود اما با این حال در منطقه توانست یک دولت مترقی و مبتنی بر آزادیهای دمکراتیک ایجاد نماید. دولتی که بر اساس ناسیونالیزم ترک شکل گرفته بود.
حمایتهای تاریخی اردوی ترکان از شمال و جنوب آذربایجان در برابر تهاجمات مسیحیان افراطی نسبت به مردم بیدفاع آذربایجان و قتل و عام آنها که یکی از فجایع تاریخی جامعه بشریت معاصر می باشد.
در آذربایجان جنوبی در ارومیه و سلماس و خوی و قره داغ بنا به نوشته سید احمد کسروی 120 هزار و اما به نوشته جناب پروفسور جواد هئیت در هفته نامه نوید آذربایجان بیش از 200 هزار نفر از طرف ارامنه و آسوریان مورد قتل و عام قرار میگیرند بنا به نوشته آقای هئیت که دقیق به نظر می رسد چون پدر ایشان مرحوم حاجی علی هئیت از کسانی بوده که از تبریز در ترکیب هئیتی از سوی محمدحسن میرزا که ولیعهد بوده جهت مذاکرات لازم با طرفین درگیر به ارومیه اعزام شده بوده وبنابراین مرحوم علی هئیت از کم و کیف موضوع اطلاع کافی داشته و قطعا در نوشته های جناب پروفسور هئیت بی تاثیر نبوده است ، بطوریکه ایشان با تفصیلات زیادی این موضوع نوشته و آن را به بنده تعریف کرده اند (امیدوارم این استاد ارجمند آنها را هم به رشته تحریر در آورند.) و نوشته های ایشان با نوشته های معتمدالوزرا تطابق زیادی دارند که دقت جناب هئیت را می رساند و جناب ژنرال سرپرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران که به زبان فارسی توسط فخر داعی گیلانی نیز ترجمه شده است به این کشتارها و انگیزهای آن به مختصر هم بوده باشد اشارات بسیار جالبی کرده اند . و در آذربایجان شمالی نیز گرچه آمار دقیقی از شهدای قربانیان در باکو، شاماخی ، قبا و... جمع بندی نشده است اما به نظر می رسد که رقم فاجعه آمیزی باشد که جناب کاوه بیات در کتاب توفان بر فراز قفقاز آن را مورد تحقیق قرار داده و به جنایت های بی شماری که داشناکستون و کمونیستها بر علیه مردم آذربایجان انجام داده اند اشاراتی کرده است. در این دوره که مردم آذربایجان در برابر تجاوزات ارامنه و مسیحیان تندرو که از طرف مسیونرهای مسیحی هم مورد حمایت قرار گرفته بودند ، از هیچ طرفی کمکی به آذربایجان نمی شده است. و در شمال نیز مانند جنوب مردم بی گناه مورد قتل عام قرار می گرفتند نوری پاشا با اردوی ترکان به فریاد مردم آذربایجان رسیده و آنها را توانست نجات دهند . و در ارومیه وباکو و در شهرهای مختلف آذربایجان چگونه از این اردو استقبال می شودکه خود موضوعی بسیار قابل توجه می باشد. در تاریخ جهان ترک برگ زرینی است که همیشه به نیکی وخوبی از آن یاد شده و تا ابد خواهد شد. گرچه با تشکیل حکومت کمونیستی در آذربایجان شمالی و فروکشی آتش جنگ در جهان این ارتباط های عینی جای خود را به ارتباط های معنوی داد ومعمار اصلی و تاریخی این رابطه ها به دست توانای فرزند قهرمان ترک کمال مصطفی آتاترک پی ریزی شد و همین رابطه های ناگسستنی است که امروزه بیرق ترکیه با افتخار تمام در ورزشگاههای ایران به اهتراض در می آید و عبدالله گول در تبریز به عنوان الگویی از حکومت آتاترک از طرف هویت طلبان آذربایجانی چون قهرمانی فاتح در قلب آذربایجان جنوبی یعنی تبریز مورد استقبال قرار میگیرد و الا رجب طیب اردوغانها و عبدالله گولها چه کارنامه درخشانی از خود برجای گذاشته اند که مورد محبت مردم آذربایجان قرار گیرند. در روزهای تاریخی که رژیم شونیزم جمهوری اسلامی آنها را به خاک وخون می کشید آنها حتی با یک اعلامیه حرکت جمهوری اسلامی را محکوم نکردند.ترکیه بعد از آتاترک در سیاست های خود دارای فراز و نشیبهای فراوانی بوده است اما در این فراز و نشیبها همیشه از یک خط سیاسی مشخصی تبعیت شد ه و آن هم وفاداری به آرمانهای هویت خواهی آتاترک کبیر بوده است. هر گونه عدول آز آن با واکنشهای شدید جامعه ترک ترکیه مواجه شده و می شود. وباید در نظر داشت، این عدول نیز قطعا جامعه ترکیه را به فروپاشی کشانیده و خواهد کشانید همانطوریکه شاهدیم چه سیاستهای اشتباه آمیزی در دولت ترکیه انجام می شودکه این کشوررا با چه مخاطراتی مواجه ساخته است.
بعد از هجوم آمریکا و کشورهای هم پیمان آن به عراق که جهت سرنگونی صدام انجام گرفت به دولت ترکیه نیزاز طرف امریکا پیشنهاد گردید تا در عملیات آزاد سازی عراق مشارکت نماید اما دولت ترکیه به شدت آن را رد کرده و حتی مخالفت خود را با این عملیات اعلام میدارد. در این مورد آن چیزی که قابل مطرح بود، این است که این امر با خواسته ترکیه جهت هجوم به عراق انجام نگرفته بود تا با خواسته ترکیه هم انجام نگیرد بلکه امری بود که بطور مطلق انجام می گرفت و عدم شرکت آن نیز تاثیری در روند کار نمیتوانست داشته باشد و لذا با توجه به این امر دولت ترکیه با در نظر گرفتن منافع و مصلحت خود میبایست تصمیم می گرفت که شرکت و یا عدم شرکت آن در این عملیات چه پیامدهایی می تواند داشته باشد و با توجه به مرز مشترک با عراق چه تاثیری می توانست در امنیت آن داشته باشد و با در نظر گرفتن این فاکتورها می بایست اقدام میکرد که متاسفانه دولت ترکیه به هیچیک از این فاکتورها دقت لازم را نکرد. آن چیزی که مطرح می شود ؟ آن است که هیچ فرد معقولی نمی خواهد، جنگ و خشونت را به عنوان یک راه حل قبول کند بلکه به عنوان یک امر بازدارنده گاها از آن استفاده می شود اما در مواقعی این امر تحمیل هم میشود که در آن صورت باید با تعقل و منطق به حل آن اقدام کرد و دولت ترکیه که در برابر یک کار انجام یافته قرار گرفته بود نه تنها حق نداشت خود را کنار بکشد بلکه با دخالت مستقیم خود باید بر جریانات تاثیرگذار میشد. عدم شرکت ترکیه در این عملیات تاثیرات منفی فروانی را بر ترکیه داشت. یکی از عمده ترین تاثیر آن این بود، که گروههای تروریست کرد ترکیه با استفاده از موقعیت و خلا پیش آمده در کنار سرحدات ترکیه پایگاههای بسیار مستحکمی ایجاد کرده و مرکزهای آموزشی بسیار گسترده ای را در آن مناطق تاسیس کردند. طبق اخبار رسیده و اظهارات رسانه های خبری ترکیه کارشناسان بعضی از کشورها اموزشهای نظامی کردان مسلح را بر علیه دولت ترکیه انجام می دهند. و هزاران عملیات از آن منطقه بر علیه نیروهای مسلح ترکیه انجام گرفته و هزاران نفر از نیروهای ارتش ترک توسط این افراد مسلح و تروریست قتل وعام شده اند . آیا این شهدا قربانی سیاست اشتباه دولت ترک نیستند؟ اگر دولت ترکیه نیروهای خود را وارد عراق میکرد آیا با چنین مشکلی مواجه می شد؟. دومین فاکتوری که میتوانست موثر واقع شود مشکل ترکهای کرکوک است ، که اکنون یکی از مشکلات اساسی جهان ترک می باشد و در صورت وجود نیروهای ترکیه در عراق خودبخود تحت نفوذ دولت ترکیه مورد حل و فصل قرار می گرفت.
اکنون کردستان عراق که به شکل یک دولت مقتدر غیررسمی در صحنه سیاسی منطقه وجود دارد، به یک مرکز حمایت کردها ی منطقه تبدیل شده و امنیت داخلی تمام کشورهای همسایه عراق را مورد تهدید قرار داده است. آیا در صورت ورود ترکیه به جریانات عراق می توانست چنین اتفاقی بیافتد؟ آیا موازنه سیاسی قدرت به نفع دولت ترکیه تغییر نمی یافت ؟ در آن صورت دولت ترکیه ضمن بسط نفوذ سیاسی وموقعیت خود، به عنوان یک دولت تاثیرگذار در روند سیاسی منطقه به معرض نمایش گذاشته ودر معادلات سیاسی منطقه به عنوان یک وزنه با اهمیت مطرح می شد، در حالیکه، نه تنها در منطقه بلکه در کل دنیا دولت ترکیه به عنوان یک دولتی که سیاستی منافقانه در پیش گرفته و هیچگونه اعتقادی به ارزشهای به ارث مانده به آتاترک کبیر و همچنین به قانون اساسی آن کشور را نداشته و ندارداکنون مطرح می شود.دولت ترکیه با سیاستهای ترک زدایی خود نه تنها از جنبش های هویت خواهی ترک حمایت نمی کند بلکه با کشورهایی که با ترکها دشمنی می کنند روابط دوستی برقرار کرده و می کند بطوریکه کشور ارمنستان و ایران از آن جمله می باشند . تجارت غیر رسمی که با دولت ارمنستان انجام می دهد، هر ساله حجم زیادی را شامل می شود. ماشینهایی که ازمقصد ترکیه بار گیری شده واز طریق گرجستان با بارهایی گوناگون به سوی ارمنستان می روند هر روزه صدها ماشین باری می باشند فقط کافی است که سری به گمرک مابین ارمنستان و گرجستان بزنید که صدها ماشین ترک شماره را می بینید که عازم ارمنستان هستند. حالا از هواپیماهای باری که به مقصد ارمنستان حمل می شوند از آن نمیگوییم. از دیگر سیاست دولت ترکیه دخالت دین در سیاست علیرغم قانون اساسی ترکیه توسط دولت حاج آقا رجب انجام می گیرد. با استفاده از احساسات مذهبی و شعارهای ضد اسرائیلی در صدد جلب توجه دولت های اسلامی می باشند، با اینکه بازار ترکیه بزرگترین مرکز فروش تولیدات اسرائیل بوده و می باشد. این تبلیغات جز عوامفریبی چه چیزی می تواند باشد؟ دولت ترکیه تنها با این حرکت و شعارها در صدد زدودن میراث آتاترک بوده و می باشد و میخواهد چنین وانمود کند که دولت ترکیه یک دولت اسلامی بوده و می باشد. با بودجه دولت ترکیه صدها مرکز در نقاط مختلف جهان به تبلیغات دینی مشغول بوده و در اغلب شهرهای بزرگ امریکا این مراکز دارای نمایندگی هستند. و تبلیغات گسترده ای که در جامعه ترکیه بر علیه هویت خواهی با نام و شعار دینی انجام می گیرد تماما منشا دولتی داشته و دارد و حال تروریستهای کرد آزادانه در پارلمان ترکیه راه یافته و عملکرد آنها تحت حمایت دولت مورد دفاع قرار می گیرد.
داوود اوغلو وزیر امور خارجه ترکیه اخیرا دیداری با مسئولین روسی داشته و نگرانی خود را به اتفاق مقامات روسی از حمله نیروهای ناتو به ایران ابراز داشته و اعلام نموده در صورت حمله نیروهای ناتو به ایران دولت ترکیه نیروهای ناتو را همراهی نخواهد کرد البته بنده هم به عنوان یک انسان، راضی به جنگ نبوده و نیستم اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد تکلیف چه خواهد؟ دولت ترکیه آیا این مواضعی را که اکنون اعلام کرده نسبت به آن پایبند خواهد بود؟ آیا دولت ترکیه در کنارمرزهای خویش راضی به ایجاد یک پایگاه قدرتمند نظامی - اتمی که به هیچ ارزش انسانی و اخلاقی پای بند نیست می تواند آن را تحمل نماید؟ پی آمد این مواضع چه خواهد بود؟ دولت ترکیه باید بداند قطعا مسئله ایران پیچیده تر از مسئله عراق خواهد بود. ایجاد مشکل و تهدید امنیت داخلی ترکیه ازسوی مرزهای ایران جندین برابر مرزهای عراق می تواند باشد، چون کردهای ایران در پشتیبانی خویش دولت نیمه رسمی کردهای عراق را دارند که همه جانبه آنها را از حال مورد حمایت قرار داده و میدهد که حتی به احتمال زیادی چنین رویکردی زمینه را برای ایجاد یک دولت مستقل کرد را در منطقه با مشارکت دیگر کردهای موجود در کشورهای مختلف آماده می سازد که این امر به منزله تجزیه ترکیه نیز خواهد بود. دومین مسئله نیز مسایل ملی آذربایجان جنوبی می باشد که عدم توجه دولت ترکیه نسبت به این حرکت در مقابل کردها نه تنها برای آذربایجان بلکه نسبت به خود ترکیه نیز فاجعه بار خواهد بود. ادعای ارضی کردها نسبت به آذربایجان غربی حاکی از تهدید امنیت ترکیه بوده و می باشدبنابراین ، ترکیه با در نظر گرفتن منافع ملی خود در صورت هجوم ناتو به ایران که این تصمیم خارج از اراده آن دولت گرفته می شود ناچار است مشارکت نماید. گرچه در جامعه ترکیه نسبت به نیروهای غرب و اسرائیل یک تنفر شدیدی وجود دارد که این تنفر ناشی از تبلیغات دینی حاکمیت و همچنین افکار و اندیشه های چپی که حاکمیت در برابر جنبش ملی گرایی ناسیونالیسم ترک ناچار گشته فعالیتهای آنها را به دیده اغماض بنگرد، هر دوی این تفکر و لو اینکه در برابرهم قرار داشته باشند مشترکا تفکر آنتی غرب و آنتی اسرائیل داشته و دارند و حاکمیت ترکیه عمدا این التهاب را در جامعه ترک بوجود آورده تا زمینه را برای رادیکالیسم دینی در جامعه مهیا ساخته، تا با استفاده از آن زمینه نابودی تمام میراث آتاترک کبیر را فراهم سازد و واقعا هم در این خصوص توانسته موفقیتهای چشمگیری را به دست آورد سرکوب و دستگیری نیروهای وفادار به آتاترک در میان ارتش یکی از این سیاستهایی است که دولت ترک آن را دنبال می کند. سومین موردی که لازم است در این خصوص مطرح شود که رابطه مستقیم با این موضوع دارد سیاستهای اقتصادی ترکیه است. بدهیهای خارجی ترکیه امری است که بر هیچ کسی نمی تواند پوشیده باشد و عمده ترین تجارت خارجی آن نیز با کشورهای ایران و اسرائیل می باشد و ترکیه امروزه از آن وحشت دارد که این تجارت در جنگ احتمالی بین ایران و غرب متوقف شده و ضربه مهلکی بر پیکر اقتصاد بدهکارو بیمار ترکیه وارد آورد به جای جستجوی راه حلی اصولی و منطقی ومذاکرات لازم با طرفین غربی ، سیاستی انزوایی در پیش گرفته است که نه تنها عبور از بحران نیست بلکه این سیاست ترکیه را با بحرانهای عمییق سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی مواجه میسازد بنا براین ترکیه اگر امروزه دنبله روی از سیاست روسیه را در پیش میگیرد سخت در اشتباه است چون روسیه با توجه به موقعیت استراتژیک خود در جامعه بین المللی میتواند برای ایران نقش مهمی را در معادلات سیاسی جهان بازی کند، ودیگر آنکه با بازیهای سیاسی موازنه را به نفع خود در روند سیاسی جهان تغییردهدتا حدودی هم توانسته از اشتباهات جهان غرب و آمریکا بهره برداریهای زیادی نماید. آیا ترکیه هم می تواند نقش روسیه را برای ایران بازی کند قطعا هم ترکیه و هم ایران هر دو میداند چنین اتفاقی امکان پذیر نیست، بنا براین درست است که ایران با توجه به اینکه در نقطه بسیار ضعیفی قرار دارد وبرای کسب امتیازها برای کشورهای دیگر دوران طلایی به شمار می آید اما این امتیازها منافعی کوتاه مدت هستند که قطعا همیشه نمیتواند چنین باشد و ترکیه ناچار است با مذاکرات لازم با جهان غرب مشکلات موجود از بروز جنگ احتمالی را حل و فصل نماید و الا هم پیمانی او با روسیه نه تنها مشکلات او را نمی تواند حل و فصل کند بلکه مشکلات زیادی را از جمله ایجاد بحران اقتصادی و به خطر انداختن امنیت داخلی اورا به بار آورد.