تک توران : حتی اگر کلیت ورزشگاه، برف و یخ که سهل است، عوامل اجرایی مسابقه را تگرگ باران(!) هم می کردند بازهم ننگ فوتبال پاک نمی شد.
تعارف و مقدمه چینی نیست؛ مردم آذربایجان اخلاقیات را جزو لاینفک وجودی فردی و اجتماعی شان می دانند و نیازی به سندآوری از عمق تاریخ ندارد. بر مبنای این پیش فرض اگر اتفاقاتی شبیه آنچه در جریان دیدار تیمهای تراکتورسازی تبریز و استقلال تهران افتاد از سوی هرانسان آزاده ای محکوم نشود به انسانیتش باید شک کرد چه برسد به فرهنگ و تعهد و اخلاقیاتش.
نه، اشتباه نکنید! قرار نیست ژست روشنفکری گرفته شده و پرتاب گلوله برفی از جانب تماشاگران تبریزی بعد از پایان بازی را تقبیح کنیم، روی سخن با مسببین اصلی این ماجرایی است که توسط 70هزار تماشاگر انجام می شود و با انواع هورمونهای رشد و بوق و کرنا و زاری و ناله بزرگ می شود و دسیسه های موزیانه چندنفر معدود با هیچ پرده و پوشش و حجابی پنهان نمی شوند و درست می خورند به وسط پیشانی هرآنچه از ماجرا خبر دارد یا ندارد.
یکی از ماموریتهای عمده سایت رجانیوز وابسته به جریان[...] که شرح افکار و آراء رهبر فکری آن و جنجالها و هیجاناتی که در کشور ایجاد کرده، رصد کوچکترین جنبش بازیکنان و هواداران تراکتورسازی تبریز است تا با توسل به آن، نسخه تراکتورسازی و فوتبال تبریز و هوادارنش و هرآنچه که تکلم می کند به زبانی غیراز آنچه او می داند و با آن آشناست یکجا بپیچد.
دقت کنید تیتری را که گردانندگان این سایت بعد از بازی استقلال و تراکتور برای مطلبشان برگزیده اند:
با تبریز، تراکتور و هوادارانش چه باید کرد؟
عامل تام الاختیار برخورد و حذف هرچه تبریزی و طرفدار تراکتورسازی از سطح زمین(!) در مطلبش بدون اشاره به انگیزه های ناآرامی بوجود آمده در سکوهای ورزشکار یادگار امام- که برنامه شب گذشته نود نشان داد که به طور کامل و بدون تردید جانب حق بودند- از مسئولین خواسته تا با کلیات موضوع یکجا برخورد شود آنجا که می نویسد:
«اگر متولیان این رشته، برخوردی قاطع و نافذ با نا آرامی ها و بی اخلاقی های ورزشگاه ها داشته باشند، نه تنها شاهد این برخوردها نخواهیم بود؛ که آرام آرام جو مکان های فوتبالی به سوی رفتارهای اخلاقی و مناسب تغییر خواهد کرد»
و حرارت و عقده دیرینه خود را از مردم غیور تبریز و آذربایجان چندان نخ نما بروز می دهد که گویی همه تبریز و آذربایجان یکجا باید از روی زمین محو شوند:
«این برای اولین بار نیست که تبریزی ها چنین رفتارهای خارج از قواعد و مغایر شان را نشان می دهند. متاسفانه، این رویه در حال نهادینه شدن است»
این اظهارات نویسنده مطلب در حالی است که در ورزشکارهایی چون آزادی حتی اگر همه صدهزارنفر یکجا عمل خلافی مرتکب شوند، رسانه ها با عبارت «برخی تماشاگرنماها» نسبت بدان موضع گرفته و کلیت فرهنگ و هویت قوم و جمعیتی را به باد توهین نمی گیرند.
البته عمق فاجعه ای که در تبریز و در روز روشن رخ داد آنچنان بزرگ بود که گلوله برفی زدن چند ده هزار نفری تماشاگران تبریزی را به حاشیه ببرد و گرچه این اقدام و اعتراض بدیهی در گوشه ای از ورزشگاه یادگار امام رخ داد اما حتی اگر کلیت ورزشگاه، برف و یخ که سهل است، عوامل اجرایی مسابقه را تگرگ باران(!) هم می کردند بازهم ننگ فوتبال پاک نمی شد.
هیچ دلسوخته ای در فوتبال این مملکت منکر فساد رخنه کرده در ارکان این ورزش پرطرفدار نیست و گواه آن گزارشات متعددی است که به صورت هفتگی از گوشه ای از این فوتبال در برنامه نود بازگو می شود،بنابراین جای تعجب است سایت رجانیوز مفسده ای به درشتی سوت ها و سکوتهای معنادار داوری در روز بازی حساس تراکتور و استقلال را نادیده و ناشنیده می انگارد اما فریادهای مظلومانه مردمی که با رنج و تحمل مشقت زیاد می آیند و قربانی شدن تنها دلگرمی و سرگرمی جوانانشان را صرفا به این دلیل که اراده کرده آسیایی شود تاب نمی آورد.
چندی پیش همین سایت با ناشی گری تمام و با تکنیک فتوشاپ برای مخاطبین خود اینگونه القاء کرده بود که طرفداران تراکتور روی پیراهن هایشان عکس پرچم کشور آذربایجان را دارند؛ پس تفکرات تجزیه طلبی دارند. موضوعی که هرخواننده ای را به خنده وامیدارد اینکه اصلا کشور آذربایجان صاحب صنعت نساجی نیست که بخواهد چنین پیراهن هایی را تولید و آن را در اختیار مزدوران(!) داخلی اش بگذارد.
البته این تحلیل رجانیوز را چندی بعد تماشاگران غیور آبادانی با افراشتن پرچم کشور دوست و استراتژیک برزیل به میزان انبوه در ورزشگاه تختی آبادان پاسخ دادند. یادمان نمی رود تماشاگران خراسانی چه اشتیاقی دارند به نامیدن تیم فوتبالشان به نام بنیانگذار یکی از خونخوارترین سلسله های حکومتی در ایران و یا چطور تماشاگران اهوازی زمانیکه تیم استقلال اهواز در رده اول فوتبال کشور توپ می زد در پلاکاردهای حمایت آمیزشان می نوشتند«استقلال خوزستان» و اینکه تیمی که هیچ خط و ربطی به باشگاه استقلال تهران نداشته باشد چه نیتی از انتخاب این عنوان دارد،بماند! رجانیوز حرفی برای گفتن نداشته و نخواهد داشت چون ماموریتش حذف تبریز از روی کره خاکی است!
نویسنده و خط دهنده این سایت حتما حضور ذهن دارند که تماشاگران کرمانی با چه عباراتی هموطنان ترک را مورد عنایت قرار می دادند و گزارشگر برنامه برای اینکه همه مردم این شعارها را بشنوند با بهانه اینکه «متاسف» است سکوت می کرد!
و یا بلایی را که سر هویت مردم آذربایجان در ورزشگاه انزلی آوردند را هم باید لابد به حساب معدودی «تماشاگرنما» گذاشت!
برهمه گان روشن است که انگیزه بالای هم بازیکنان،مربی و هواداران تراکتورسازی تبریز از قهرمانی در لیگ و آسیایی شدن احتمال بالای نتیجه گرفتن این تیم در رقابتهای قهرمانان آسیا به دلیل تعصب و غیرتی که دارند است و لاغیر، حالا در این میان اراده هایی در میان است که تیم سوگلی وزارت ورزش را به هرنحو ممکن به آسیا قالب کنند و اگر نشود رقبا با دلایل حتی سیاسی و قومیتی طرد و حذف شوند بر هیچکس پوشیده نیست.
شاید رجانیوز با این تعبیر بیشتر به هوش بیاید که: در تعریف جرایم مطبوعاتی و یارانه ای مقوله ای است موسوم به «تشویش اذهان عمومی» که نیت مجرمانه برای جرایمی چون نشر اکاذیب و توهین و افترا و امثالهم به کار می رود. مرجع قضایی در برخورد با این جرم سراغ مبتلایان به «تشویش» نمی رود بلکه گوش «علت» و «انگیزاننده» ی این تشویش را می پیچاند که همانا رسانه و نشریه یا خبرگزاری است. بنابراین اگر جای شاکی و متهم؛ جای جرم و مجرم؛ جای قاضی و متهم عوض شود؛ اگر انگیزاننده و محرک به سزای اعمالش نرسد، ممکن است فردا پس فردا صندلی های ورزشگاه آزادی هم در وسط چمن پخش و پلا شوند، چون علت دارد به راحتی برای خودش می چرخد و این معلول است که مجازات می شود!
آینانیوز