۱۳۹۰ بهمن ۱۷, دوشنبه

«ساوالان» مرد خستگی‌ناپذیر - تئل‌ناز زنگانلی


تک توران : آن روز با «سعید» و «جمشید» دو تن از دوستان «ساوالان» درباره‌اش صحبت می‌کردیم و هر دو معتقد بودند که «ساوالان مرد خستگی‌ناپذیر» است. مردی که به قول یکی از دوستانش برای برگزاری کلاس گرامرزبان‌ترکی مسافت‌های طولانی را به عشق وطن می‌پیماید.


در یکی از نوشته‌های دوستان «ساوالان» خواندم: «ناراحاتم سنی توتوب‌لار؛ آما بیر یانداندا سئوینیرم؛ بلکه زنداندا بیر یول یورغونلوغون چیخدی». آری این مرد خستگی‌ناپذیر تمامی ما مدعیان را شرمنده مرام خود می‌کند. با حرارتی که در سخنرانی‌هایش شاهد بوده‌ام انرژی‌ای که برای وطن و به نام و عشق وطن در او هست را می‌توان فهمید. او را برای اولین بار در روزخبرنگار در خانه‌پدری «سعید متین‌پور» زیارت کردم؛ هرچند زیاد تعریفش را شنیده و مطالب زیادی از او خوانده بودم. «ساوالان» هیچ وقت بی‌کار ننشسته و هیچ وقت مدعی هم نبوده. چه قدر دوست‌داشتنی هستند مردانی چون «ساوالان» که با خلوص نیت تمام برای وطن درحال مبارزه‌اند. نام این مردان بزرگ را چه می‌توان نامید؟ مگر مرام این مردان در یک کلمه می‌گنجد. مگر می‌توان برای این مردان و مردانی چون «سعید متین‌پور»، «داودخداکرمی»، «مهرداد کرمی»، «جمشید زارعی»، و هزاران جوان دیگری را که برای وطن از هر چیز خود گذشته‌اند نامی را و کلمه‌ای را اختصاص داد که مرامشان را یدک بکشد؟ نه اینان آزاده‌اند آن قدر آزاده که حتی خود را در قید و بند یک کلمه نمی‌بینند و من نیز مرام آنان را در یک کلمه محصور نخواهم کرد. فقط می‌دانم که «ساوالان» و مردانی چون او ایمان دارند به راهی که انتخاب کرده‌اند و برای این انتخاب هزینه هم می‌دهند.

نمی‌گویم به امید آزادی «ساوالان»، «مهرداد» و ... بلکه می‌گویم آنان آزادند به فکر آزادی خودمان از بند خود باشیم.