۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

گسترش پروژه کرد در آذربایجان جنوبی- رد پای اکراد در تبریز ــ آسلان اورمولو


تك توران : خیانت، زیاده خواهی،تاخت وتاز اکراد در طول تاریخ بر علیه ملت آذربایجان واقعه ای بسیار روشن و غیر قابل انکار می باشد. یاغی گری های شیخ عبیدالله،اسماعیل سیمیتقو،حزب کومله و دموکرات کردستان همگی بنا به موقعیت زمانی خود نشانگر یک سناریوی واحد بنام کردستان بزرگ در راستای تحقق منافع استراتژیک قدرتهای جهانی در منطقه آذربایجان شده است.

پروژه کردستان بزرگ در طول تاریخ همواره ماهیتی ابزاری داشته است. ابتدا به عنوان ابزاری جهت تضعیف امپراطوری عثمانی در آناطولی به صورت عملی وارد بازار سیاست شد. بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی و بوجود آمدن دولت ملی ترکیه توسط مصطفی کمال آتا ترک،پروژه مذکور توسط سناریست ها ظاهری متفاوت به خود گرفت. هم زمان با آن در ایران ناسیونالیسم پهلوی علیه آذربایجان پایه گذاری می شد. اما سلسله حرکت های انقلابی آذربایجان در ایران خطری جدی برای قدرتهای جهانی و منطقه ای محسوب می شد. چون که این پروسه از احتمال شکل گیری حرکت های ملی و تشکیل حکومت ملی  خبر می داد. که نمونه آن را در تاریخ 1324 تجربه کردیم. بوجود آمدن حکومت ملی در آذربایجان قدرتهای جهانی را به گسترش و بسط پروژه کردستان بزرگ وا داشت.

منطقه آذربایجان از لحاظ پتانسیل های اقتصادی و استراتژیک در طول تاریخ از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. تحقق دولت ملی آذربایجان در اراضی تاریخی خود با در نظر گرفتن تاریخ ملت آذربایجان کار را برای تامین منافع قدرت ها را دشوار خواهد ساخت. چون که ملت ترک آذربایجان سابقه دولتداری و حاکمیت را در طول تاریخ داشته است. به همین جهت این چنین  ملتی هرگز به آسانی باج نخواهد داد. پس گزینه کرد به صورت اتنیکی پراکنده در حاشیه مرزهای آذربایجان جنوبی و ترکیه بهترین و میسرترین راه حل ممکن می باشد.

چرا گزینه کرد ؟

1.       حضور آنها در نواحی مرزی آذربایجان جنوبی و ترکیه

2.       عدم سابقه دولتداری و حاکمیت اکراد در طول تاریخ

3.       عدم تجربه شهرنشینی

4.       با در نظر گرفتن سه عامل فوق بیسوادی و فقر فرهنگی بستری مناسب برای تشکیل گروهکها و احزاب پارتیزانی و تروریستی شد.

لازم به ذکر است که در پروژه کردستان بزرگ، ایران و سیستم شوونیستی آن با بعضی از به اصطلاح قدرتهای دشمن متفق می باشد. چون که استقلال آذربایجان جنوبی سنگینتر از کنترل سناریوی کردستان می باشد!

بعد از اشاره مختصر به تاریخ این پروژه به بررسی فعالیت و رد پای اکراد در تبریز و حومه خواهیم پرداخت.فعالیت اکراد در غرب آذربایجان بر همگان آشکار است و تا به حال مقالات زیادی در این زمینه نوشته شده است. اما نقطه قابل تامل و توجه ،حضور این عناصر در تبریز می باشد. و در این مقاله به علت حضور آنها و نیز پشت پرده این حضور اشاره خواهیم کرد.

با در نظر گرفتن اوج گیری قدرت حرکت ملی خصوصا در غرب آذربایجان من الجمله اورمیه،سولدوز و قوشاچای پروژه کردستان با تهدید جدی مواجه شده است. اورمیه به عنوان پایگاه مقاومت و مبارزه و همچنین ستون مقاومت و دفاع از شهرهای سلماس،خوی؛ماکو(شمال استان) سناریستها و بازیگران این پروژه را نگران و مضطرب کرده است. از طرفی سولدوز و قوشاچای نیز پایگاه مقاومت برای جنوب استان محسوب می شود.

در این میان برای تضعیف مواضع حرکت ملی در این برهه و همچنین قطع ارتباط دو استان غربی و شرقی از هم در آینده افراد وابسته به تشکل های تروریستی اکراد با توجه به راهبرد استرتژیکی  پدران خود در  کرملین روسیه شروع به کوچ و سکونت تدریجی به استان آذربایجان شرقی علل الخصوص تبریز نموده اند. همچنین با در نظر گرفتن سیاست شونیستی ایران در باب میسر سازی فعالیت اکراد زمینه کوچ و سکونت فراهم شده است.

سیاست روس همواره مخالف و دشمن منافع و خواسته های آذربایجان بوده است. آنها احتمال می دهند که حکومت آتی آذربایجان جنوبی با در نظرگرفتن پتانسیل های اقتصادی و اجتماعی و جایگاه مهم استراتژیکیش خطری جدی برای منافع روسیه خواهد شد. و از طرفی با ظهور دولت ترکی دیگر در منطقه کفه تقابل بر له اراده سیاسی ترک (ترکیه و آذربایجان) سنگینتر خواهد شد. همچنین ژئو پولیتیک منطقه بر خلاف میل روسیه و دیگر مخالفان بر هم زده خواهد شد. و بدین سبب پروژه ارمنستان و کردستان بزرگ و واهی به عنوان پایگاه و مرکز کنترل و حاکمیت در  قفقاز جنوبی و بخشی از خاورمیانه تماما سوخته و بدون اهمیت خواهد شد.

اکراد در تبریز غالبا در قالب  تجار، کارمند و کارگر مشغول به کارند . بر کسی پوشیده نیست که مشاغل سیار بهترین راه برای شناسایی شهر از جمله نقاط حساس و مهم می باشد. همین امر در آینده طرح ناامن کردن(بمب گذاری ، ترور و ایجاد رعب و وحشت و ...) و قطع ارتباط تبریز با غرب آذربایجان را آسانتر خواهد کرد. در حال حاضر اکراد به صورت پراکنده در تبریز حضور دارند. اما در این میان در محله باغ میشه و باغ معروف تبریز به صورت متراکم سکونت دارند. از طرفی  درشهر ایلخچی به عنوان پل ارتباطی شهر تبریز و اورمیه نیز کوچ اکراد مشاهده میشود. همه اینها از طرح جدید و خطرناک تشکیلات های تروریستی اکراد در آذربایجان خبر می دهد . اما در این بین ضعف درک اهمیت مسئله اراضی در حرکت ملی آذربایجان نیز تا حدودی بستر را برای تحقق این پروژه آماده کرده است . متاسفانه فعالین حرکت ملی آذربایجان به خصوص تبریز و اردبیل نگاهی سرد و بیگانه ای نسبت به معضل کرد و حرکت تروریستی آنها داشته است . ضعف تئوریک نیز در مسئله اراضی تاریخی آذربایجان گریبانگر حرکت ملی شده است.

راهکارها:

1-      حرکت ملی آذربایجان در مرحله اول باید اراضی تاریخی آذربایجان را به صورت واضع و شفاف مشخص نماید.

2-      مسئله اراضی به صورت پارالل با دیگر مسائل حرکت ملی مد نظر فعالین حرکت باشد.

3-      تبلیغات و فعالیت حرکت ملی در غرب آذربایجان با در نظر گرفتن اهمیت منطقه مضاعفتر باشد.(البته حساسیت منطقه را می بایست در نظر گرفت!)

4-      ایجاد حس مقدس دفاع از سرزمین مادری در مقابل تجاوزگران و زیاده خواهان زمینه را برای مقاومت احتمالی در آینده فراهم خواهد ساخت. و این به نوبه خود به نوعی در ایجاد دولت ملی از بعد روانی نقش بسزایی خواهد داشت.

5-      شناسایی لانه ها و مراکز فعالیت اکراد تروریست در شهرهای آذربایجان

6-      تشکیل تیم های تحقیق و بررسی مسئله کرد از جنبه سیاسی ، استراتژیک و روانشناسی.