تك توران : مدیریت بحرانها
در چنین جاهایی باید ببگونه ای باشد که از ضایعات بعد از حادثه جلوگیری کند و
فراتر از اینها ابعاد
سیاسی و تبلیغاتی پس از آنرا به حد اقل برساند!!!
غلامحسین کرباسچی در یادداشت اول شماره 24 هفته نامه آسمان نوشت: زلزله آذربایجان نشان داد در بخشهایی از کشور که حساسیتهای ویژهای به دلیل مرزی بودن، ویژگی های استثنائی زبانی ، فرهنگی و قومیتی وجود دارد این حوادث میتواند مساله سازتر و دارای پی آمدهای بیشتری باشد؛ حتی قابل درک است اگر بخاطر برخی نارسائی های معمول دراینگونه موارد سوء تفاهم های جدی ایجاد شود چون زمینههای ذهنی شکل گیری این سوء تفاهمها در جامعه و حافظه مردم این مناطق وجود دارد که هر نوع کمبود و حرکتی که نقصانی تلقی شود راحمل بر ابعاد تبعیض آمیز کنند ولو آنکه اینطور نباشد. زلزله اخیر در شهرها و روستاهای آذربایجان خسارات سنگینی بر جای گذاشت اما با وجود اینکه خسارتها و تلفات جانی در مقایسه با زلزله ای مانند بم به مراتب کمتر بود اما این حادثه هم واکنشهای بیشتری را در بازه زمانی کوتاهتری در دنیا برانگیخت و هم پوشش رسانهای گستردهتری یافت و موجی از تبلیغات منفی و تخریبی علیه کشور به راه افتاد چرا که هم حساسیت ها بیشتر بود هم انتظارات مردم از مسئولان بالاتر و هم اینکه در دنیای امروز که دنیای شهروند خبرنگاران است خبر رویدادها پیش از آنکه رسانههای رسمی کار خود را شروع کنند یا تصمیم بگیرند که خبری را مخابره کنند یا نکنند به مخاطبان رسیده است نه اینجا که فرسنگها دورتر در اقصی نقاط جهان. شاید مهمترین درسی که از این حادثه باید گرفت و از آن بی اعتنا عبور نکرد این باشد که مدیریت بحرانها در شهرهای مرزی یا امداد رسانی به شهرها و استان هایی با چنین شرائطی تنها رساندن پتو، چادر و بطریهای آب معدنی نیست آنها به جز غذا، سرپناه و آب آشامیدنی به توجه سریع و خالصانه وبیمنت نیاز دارند که هم آلام روحی آنها را در اسرع وقت التیام بخشد و هم جبران خسارات وارده را تا حدی سبب شود و از ضایعات بعد از حادثه جلوگیری کند و فراتر از اینها ابعاد سیاسی و تبلیغاتی پس از آنرا به حد اقل برساند.