تک توران : از دختران تورک دعوت شده بود که به دلیل اینکه تپه ها همیشه با مامورن نیروی انتظامی پر است، در خانه باشند و فکر تهیه مارشی برای تراختور باشند تا در 27 فروردین 91 برای ارائه به تراختوری ها آماده باشند. از بقیه ملت آذربایجان دعوت شد تا از هر جای آذربایجان برای تشویق تراختور بیایند. در سرمایی که کسی رغبت نمی کند چند قدم برای انجام کار واجب بیرون برود، ملت آذربایجان کیلومترها به عشق آذربایجان و تراختور پیاده آمده بودند تا پیروزی تیم خود را جشن بگیرند و سرمای هوا را به فراموشی بسپارند. در این سرما و بوران یکی از دختران آذربایجانی به نمایندگی از همه دختران وارد استادیوم شده بود تا بگوید غیرت زنان تورک چیزی کم از مردانش ندارد. در حالی که در شهرهای تورک نشین همگی آماده جشن پیروزی تراختور بودند، در روز روشن، جلو چشم ده ها هزار تماشاگر استادیوم سهند، و میلیون ها بیننده تلویزیونی حق تراختور را خوردند و آشکارا اعلام کردند که همانند آمریکا، آذربایجان هم هیچ غلطی نمی تواند بکند!!!؟ آذربایجانی که همیشه بزرگانشان به بزرگی و سرزمین عزت یاد کرده اند، در این برهه تاریخ شده دستاویز انسان های کوچک و عقده ایی که می خواهند پز ریاست بدهند.
آذربایجانی ها در غم مسئله دریاچه ارومیه روزهای خود را با استرس سپری می کنند. در چنین روزهای اندوه باری، این چنین علنی حق آذربایجان را می خورند تا بگویند نه تنها مشکل شما برای ما مطرح نیست، که کلی هم به شماها می خندیم. فریادهای اعتراضی را دستاویز خنده قرار خواهند داد و برای بی فرهنگ نشان دادنمان استفاده خواهند کرد.
خوردن حق تراختور در سال های متمادی، اعمال قوانین سرسختانه بر ملت آذربایجان، بی فرهنگ نشان دادن ملت تورک در تلویزیون، نظرسنجی های نمایشی و ابطال نتایج آنها در صورتی که به نفع تراختور باشد، محروم کردن تیم تراختور وقتی مهمان است و میزبان جو استادیوم را مشوش می کند، گرفتن پنالتی و پس گرفتن آن،... آیا به خورده شدن حق مان و اینکه پست صحنه به ما بخندند عادت کردیم؟ قبلا می گفتیم "آذربایجان میلتی، چکمز بو ذلتی"، آیا از این به بعد باید بگوییم که "آذربایجان میلتی، ذلت چمکی آلیشدی؟؟؟؟؟"