۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

تاکتیکهای شوونیسم فارس در مواجهه با حرکت ملی و باید و نباید ها ــ جواد عباسی


روند شکل گیری ورو به رشد حرکت ملی  ،گذر از مرحله ای به مرحله ای دیگر ، بافراز و نشیبهائی همراه بوده است و شوونیزم فارس در مقاطع مختلف هم در بعد نظری وایدئواوژیکی و هم عملی در صدد انسداد و ایجاد انحراف مسیر حرکت ملی بوده است.

نوشته زیر نگاهی است گذرا به ترفندها وتاکتیکهای رژیم ایران در مقابل حرکت ملی آذربایجان و راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با سیاست یکسان سازی قومی و محو و استحاله مادی ،معنوی ملت آذربایجان میباشد.

ابعاد ایدئو لوژیکی ،سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی

1 ـ تبلیغ ایران پرستی به جای وطن دوستی واقعی و ترویج برتری نژادی موهوم آریائی و افکار پان ایرانیستی و پان آریائیستی ،سفسطه گرائی وحدت ملی از راه وحدت زبانی ،ازاین رهگذر محو واستحاله تاریخ ،فرهنگ . هویت ملی ترکهای آذربایجان جنوبی، نابودی آثار  و اسناد تاریخی  متعلق به ترکان و در بسیاری از موارد مصادره آنها به نام  اقلیت حاکم فارس و تحقیر و تخریب قهرمانان ملی و شخصیتهای تاریخی و معاصر ترکان بکارگیری سیاست نفی وانکار ملت ترک از عناصر بنیاین پایگاه شوونیسم میباشد.

2 ـ  تبلیغ و ترویج شیعه گری و فاناتیزم اسلامی وعجین نمودن دین با سیاست با محوریت فرهنگ واید ئو لوژی فارس و سو ء استفاده از عنصر اعتقادات دینی مردم و گسترش خرافات و فرهنگ تقلید، تعیین  علماء و مبلغان دینی وابسته و مسلح به اندیشه ها و سیاستهای مرکز نشینان 

3 ـ در سطح کلان ملی جلو گیری از ایجاد فضای باز سیاسی برای تضارب افکار و اندیشه ها ،تحمیل سیستم تک حزبی توتالیتر، عدم تحمل دگر اندیشی،گسترش نقل قول به جای تفکر، نبود احزاب مختلف وممانعت از اعلام موجودیت و حضور نمایندگان واقعی ملت در مراجع و محافل تاثیر گذار در سیستم اداره کشور ،که در سایه ی چنین سیستم فاشیستی، ظاهر سازی و چاپلوسی در جامعه گسترش یافته و افراد ضعیف النفس و مزدور و فاقد هر گونه قدرت ابراز عقیده و روحیه و افکار ملی زمام امور را به دست میگیرند وفاصله طبقاتی روز به روز عمیقتر شده و جریان تولید اندیشه متوقف و افراد شایسته منزوی تر میشوند.

4 ـ تزریق و گنجاندن ایدئولوژی وتفکرات و ادبیات فرهنگ قاتل فارس در مدارس ودانشگاهها و حوزه های آموزشی ودینی و  کلیه رسانه های صوتی و تصویری و خبری

5 ـ استفاده از ترفند تحقیر زبان و فرهنگ وتاریخ تر کها وتبلیغ و تلقین برتری نژادی و فرهنگی ملت فارس در راستای عملی نمودن سیاست زبان واحد ، کشور واحد ،ملت واحد

6 ـ تخریب و تاراج میراث  باستانی وغارت و چپاول ثروتهای ملی و طبیعی  آذربایجان و انباشت سرمایه و صنعت در مناطق فارس نشین  و به طبع آن  خیل عظیم مهاجران  جویای کار به این مناطق شروع شده که به  جریان آسیمیلاسیون  سرعت بیشتری میبخشد.

7 ـ ایجاد منطقه حائل با اسکان کردهای مهاجر در مرز میان کشورهای ترک نشین به قصد قطع ارتباط زمینی با همزبانان وملتهای برادر ترک که از این رهگذر کردها با قاچاق انسان و مواد مخدر با کسب  ثروتهای باد آورده به اشغال اراضی آذربایحان شتاب بیشتری میبخشند و ضمن اشغال جغرافیائی آذربایجان توازن وتناسب فرهنگی  و جمعیتی ملت ترک و ارزشهای حاکم  دچار آسیبهای جدی میگردد .

8 ـ ایجاد نا امنی و حمایت از تروریسم کرد به طرق مختلف و به تبع آن فرار سرمایه  از منطقه و سازماندهی و هدایت اندیشه خیالی کردستان بزرگ که به دست این گروهها تبلیغ و ترویج مینماید و علاوه بر آن سالانه هزاران تن از فرزندان آذربایجان را به کام مرگ میکشد.

9 ـ تلاش در هضم وتحلیل حرکت ملی در داخل یکی از جریانات سیاسی رایج کشور و تکه تکه کردن استانها و مناطق جغرافیائی آذربایجان

10 ـ اتحاد و ارتباط با دولی که دشمنی و کینه دیرینه با ترکها دارندو در راس آنها دخالت  پنهان و آشکاردر امور داخلی آذربایجان شمالی وسیاه نمائی اوضاع این کشور وحمایت از اشغا گران ارمنی

نحوه مقابله رژیم با فعالان ملی

1 ـ شناسائی افراد مولد اندیشه و اجرای سیاست تجرید و اعمال فشارهای مدنی ،شغلی ،معیشتی و تحصیلی بر آنها و بالا بردن هزینه های حرکت ملی و سعی در ایجاد یاس ونا امیدی

2 ـ عوام فریبی ، دروغ ، تطمیع ،به راه انداختن جنگ روانی بر علیه حرکت ملی و فعالان و در نهایت  خشونت ،دستگیری ، بازداشت ، شکنجه ، ترور شخصیت فعالان و در برخی موارد ترور فیزیکی آنها.

ناپلئون می گفت "برای پایان دادن به جنگ "وانده" [منطقه ای در فرانسه] کاتولیک شدم. برای استقرار در مصر خودم را مسلمان قلمداد کردم، برای جلب رضایت کشیشهای ایتالیا طرفدار پاپ شدم و اگر بنا باشد بر یهودیان حکومت کنم هیکل سلیمان را دوباره می سازم!" این مهمترین ابزار کار یک دیکتاتور خودکامه است؛ یعنی عوامفریبی.

3 ـ  ایجاد ،دامن زدن و بزرگنمائی اختلافات  تاکتیکی و تبدیل آنها به اختلافات عقیدتی و به تبع آن  به میان آمدن دشمنی ها و اتلاف انرژی حرکت ملی ودر حاشیه ماندن ایده آلها و منافع ملی و بروز رقابتهای کذائی

4 ـ جریان سازی به وسیله افراد نفوذی و مزدور وهدف قرار دادن شخصیتهای صاحبنظر و ذی نفوذ در میان ملت آذربایجان در داخل و خارج در بطن حرکت ملی و فضای مجازی

5 ـ جلو گیری از متشکل شدن و سازماندهی اساسی  و اتحاد و همبستگی نیروهای تاثیر گزار در حرگت ملی و سعی در ایجاد شکاف میان فعالان با ملت آذربایجان

6 ـ تلاش  در رویارو  و مخالف نشان دادن حرکت ملی و فعالان با ماهیت و اعتقادات دینی مردم و شانتاژ بر علیه تشکیلاتها و شخصیتهای ملی ومدنی

اما در جبهه مخالف رژیم فاشیستی ، ملت آذربایجان و نیروهای  فعال در عرصه های مختلف با سلایق و راهکارهای متفاوتی قرار دارند که در هدف و استراتژی در صف واحد و در مقابل شوونیسم با تمام اشکال آن قرار دارند راهکارهای زیر  در مقابل توطئه دشمنان و رسیدن به سر منزل مقصود و رهائی از سیطره شوونیزم فارس ضروری به نطر میاید.

1 ـ افشای ماهیت واقعی رژیم و بالابردن سطح آگاهی وشعور ملی توده ها و همراه نمودن آنها در حرکت آزادیبخش ملی ،چرا که دیکتاتورها از بطن جوامع نا آکاه و با عوام فریبی و در سایه ضعف و نبود دموکراسی واقعی به وجود میایند

2 ـ تقویت وتوجه به نفش رهبری در حرکت ملی در معیت صاحبنطران و تحلیل گران  و تئوریسین ها ،چرا که رهبر مردم را به ملت تبدیل میکند و هر حرکت آزادیبخش نیازمند رهبری کاریزماتیکی است گه در میان تودها  ازمقبولیت و محبوبیت لازم برخوردار است .

3 ـ تبیین منشور واصول اید ئولوژیکی حرکت ملی در تمامی عرصه های سیاسی ،اقتصادی ،اجتماعی، فرهنگی، و تبلیغ و اعلان آن در سطح ملی ،منطقه ای وجهانی

4 ـ تشکیل کمیته نخبگان و صاحبان اندیشه و به تبع آن تشکیل دولت در تبعید با اشتراک اکثریت قاطبه نیروهای فعال در حرکت ملی

5 ـ ایجاد واستفاده بهینه از پتانسیلهای رسانه ای و شبکه های اطلاع رسانی و دنیای مجازی موجود

6 ـ پرهیز از  خشونت  و هر گونه اختلاف و رویاروئی  میان اشخاص و تشکیلاتها و خنثی کردن توطئه فتنه گران از طریق اتحاد و همبستگی و همکاری  بلا قید و شرط در منافع و مسا ئل ملی و اتخاذ سیاست واحد در مقابل شونیزم داخل و خارج

7 ـ ایجاد و گسترش کمیته ها و سازمانهای مدافع حقوق بشری  و ارتباط مستمر با سازمانها ونهادی جهانی

8 ـ هوشیاری در مقابل جریانات و جنبسهای موسوم  به اصطلاح اصلاح طلب نظیر جنبش سبز وغیره و جلو کیری از انفعال و انزوا به بهانه  ذوب نشدن در بطن حرکتهاو جریانات فوق بلکه در شرایطی که رژیم مشغول و در گیر سرکوب سایر مخالفان  است باید حرکت ملی با تکیه و تاکید بر اصول ومنافع ملی و استراتژیکی خود به صورت فراگیر به گسترش مبارزات ملی مدنی  بپردازد . وبداند همه جریانات مرکز گرا در اصول وایدئولوژی در صف واحد ودر مقابل حرکت ملی قرار دارند.

9 ـ کشاندن مبارزات خیابانی و عمومی به متن شهرهای  آذربایجان ومخصوصا تهران

10 ـ گسترش فعالیتهای آکادمیک و تحقیقات علمی وبه چالش کشاندن جدی سیاستهای راسیستی فارس.

هیچ ملت متفکر و آزاده ای را نمی توان سالها به بند کشید و هیچ قدرت و اراده سیاسی و نظامی توانائی رویاروئی با خواست و اراده ملتها را ندارد و در مقابل هیچ ملت سربزیر و ناآگاه نیز لیاقت آزادی را نداشته و نخواهد داشت. رژیمهای سرکوبگر ملتی آرام و مطیع را می طلبند. پس ادامه جریان بیداری و خیزش ملی بدون خشونت ،از اصول اصلی و اساسی مبارزه برای کسب استقلال و آزادی لازم و حیاتی است

جواد عباسی  2011/09/01