جمعی از فعالین فرهنگی، مدنی، خبرنگاران و اصحاب مطبوعات زنجان و نیز برخی فعالان فرهنگی و مدنی دیگر شهرهای آذربایجان، به مناسبت روز خبرنگار با حضور در منزل پدری سعید متینپور ضمن بزرگداشت مقام خبرنگار، از خبرنگاران دربند و زندانیان عقیده به ویژه «سعید متینپور»، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر آذربایجانی، تجلیل کردند.
در این دیدار که عصر روز یکشنبه 16 مرداد 1390 به مناسبت روز خبرنگار صورت گرفت، در ابتدا «مرتضی متینپور» (پدر سعید متینپور) از آخرین وضعیت وی چنین سخن گفت: سعید در ابتدا هفت ماه در بدترین شرایط در انفرادی بود و از اثرات زندان و شکنجههای این مدت است که اکنون مشکلات و بیماری متعدد جسمی، وی را آزار میدهد. سعید دچار رماتیسم مفصلی شده است و مفاصل گردنش درد میکند. سردرد و سرگیجههای شدید به وی دست میدهد، ناراحتیهای قلبی و گوارشی پیدا کرده است و نیاز شدید به درمان توسط پزشکان متخصص دارد. او با بیان وضعیت جسمی فرزندش، تنها خواستهاش را مرخصی برای فرزندش عنوان کرد و گفت: سخن من است که حداقل چند روزی به سعید مرخصی دهند تا بتواند به پزشک متخصص مراجعه کند.
در مدت بیش از دو سالی که از اجرای حکم هشت ساله متینپور میگذرد، حتی اجازه ارتباط تلفنی وی با همسرش «عطیه طاهری» نیز ممکن نبوده و تنها ارتباط آنها به 20 دقیقه دیدار از پشت شیشههای کابین و شنیدن صدا از سیمهای تلفن در دقایق کوتاه ملاقاتهای روز دوشنبه محدود است. عطیه مقاومتر و استوارتر از قبل در مورد همسرش سخن میگوید: مسئولان امنیتی هر آنچه را که میخواستند در برابر سعید انجام دادهاند و بیشتر از این نمیتوانستند یک نفر را مورد اذیت و شکنجه قرار دهند و بلاهایی که نباید بر سر سعید میآمد، آمده است و اکنون ستون فقرات، معده و قلب سعید مشکل شدید پیدا کرده است، طی دو سال گذشته سه بار حمله قبلی داشته است و تلاش ما برای گرفتن مرخصی برای سعید از بابت این است که بیماریها و مشکلات جسمی مشکلات اساسیتری برای سعید ایجاد نکنند. آنها برای مرخصی سعید، یک میلیارد تومان وثیقه خواستند، هر چند که ما حاضر شدیم این وثیقه را تامین کنیم ولی در نهایت گفتند برای سعید متینپور هیچ گونه کاری انجام نخواهیم داد چنانچه اکنون نیز با مرخصی وی شدیداً مخالفت میکنند و حتی از معاینه پزشک متخصص در زندان نیز مانع میشوند.
سپس علی محمدبیانی (مدیرمسئول ماهنامه بایرام) با تبریک روز خبرنگار به خبرنگاران، از سعید متینپور به عنوان خبرنگار دربند و اهل قلم یاد کرد و گفت: سعید خبرنگار و اهل قلمی است که زندانی بودنش به خاطر فرهنگ و کارهای فرهنگی اوست نه چیز دیگر و میتوان گفت که زندان سعید، تاوان عشق به فرهنگ، مردمی بودن و جریمه عاطفه انسانی اوست.
وی با بیان اینکه روز خبرنگار، روز قلم، روز نوشتن و روز اهل تفکر و فرهنگ است، ضمن قرائت شعر «ایش دوشوبدور اوخومازلار الینه/ اوخویانلار الی قالیب بئلینه» گفت: ما باید وضعیت سعید و نیز افکار سعید را به عنوان یک خبرنگار، اهل قلم و نویسنده در همه جا با صراحت بیان کنیم.
محمدبیانی با ذکر این نکته که خانواده متینپور خانواده همه اهالی قلم است، با قرائت شعری از حکیم هیدجی (کؤنلوم توتولوبدور، بیری یوخ دیل بیلن اولسون/ آچ بو قاپینی، منزله شاید گلن اولسون...) و نیز شعری از خودش که به خانواده سعید متینپور تقدیم کرده بود (تبریز-زنگان آراسیندا هر گول بیتر سنه بنزر/ اورکله جان آراسیندا هر گول بیتر سنه بنزر...)، به سخنان خویش پایان داد.
در ادامه هوشنگ جعفری(شاعر زنجانی) با تقدیم قطعه شعری به سعید متینپور، گفت: سعید همواره در یادهاست و در یادها خواهد ماند. ملت همواره انسانهای والا و متفکر را تشخیص میدهد و اینگونه انسانها هستند که ماندگارند و فکر آنها مانند چراغی، راهنمای ما و آیندگان خواهد شد. وی نیز به مناسبت روز خبرنگار شعری با عنوان «قلم» را خواند. (الیمی قویدوم تئز اورک باشینا/ دئدیم یارالییام، یارام دریندی...)
سپس علیرضا اسکندریون(روزنامهنگار زنجانی) با تاکید بر این نکته که سعید متینپور یک روزنامهنگار واقعی است، گفت: ویژگی بارز این روزنامهنگار صداقت اوست چنانکه در جریان اعتراضات به کاریکاتور روزنامه ایران در سال 85، وی از جمله افرادی بود که برای آزادی مانا نیستانی تلاش کرد و این نشان دهنده منش انسانی و روح مهربان اوست.
وی در ادامه با آرزوی آزادی برای سعید و همه زندانیان افزود: امیدوارم آنهایی که سعید را به بند کشیدهاند، بیدار شوند و بفهمند که این راه صحیحی نیست و بتوانیم چهره همیشه خندان سعید را دوباره ببینیم.
در ادامه مراسم بزرگداشت روز خبرنگار در زنجان، ابراهیم رشیدی(ساوالان) روزنامهنگار و فعالان حقوق بشر آذربایجانی ضمن تبریک روز خبرنگار، سخنانش را با شعر «اودلار وطنی، بابکی- ستاری بجرمیش قوجاغیندا/ ایللر بویو اولساندا آزادلیق سوراغیندا/ یوخ ایندی آدین، ائللرین عصیان واراغیندا» آغاز کرد و گفت: اگر آنها سعید را زندانی میکنند و به صورت فیزیکی او را از ما دور نگه میدارند، باکی نیست، نام سعید بر فراز سبلان(اشاره به اجتماع عظیم مردمی در ششم مرداد 90) و در سرتاسر آذربایجان گرامی داشته میشود و اندیشه سعید در بین جوانان آذربایجان تقویت میگردد.
وی حقوق ملی تورکهای ایران، سعید متینپور و خبرنگاری را سه بحث به هم تنیده و غیر قابل تفکیک دانست و گفت: بعضاً وقتی از حقوق ملی سخن گفته میشود، عدهای بر این تصورند که انگار از موضوع کوچک و پیش پا افتادهای سخن گفته میشود طوری که وانمود میگردد مسائل مهمتر، چیزهای دیگری است و مسئله حقوق ملی از اهمیت کمتری برخوردا میباشد و هنوز زمان پرداختن به این گونه مسائل غیر مهم نیست.
وی با ارائه آمارهای بینالمللی به اهمیت موضوع اشاره کرد و افزود: اینک در دنیا، دو میلیارد و 600 میلیون نفر از انسانها در کشورهایی زندگی میکنند که زبان، فرهنگ و هویتی غیر از فرهنگ خودشان بر آنها حاکم است و این تعداد افراد، انسانهای درجه دوم به حساب میآیند و بدتر اینکه 600 میلیون نفر از این تعداد هنوز در تلاش برای اثبات موجودیت و به رسمیت شناخته شدن هستند. این آمارها نشان میدهد که حقوق ملی امری بسیار مهم و حیاتی در جهان کنونی است.
رشیدی با مثال فوق از حقوق ملی در ایران سخن گفت و افزود: درد این انسانها، درد سه چهارم از جمعیت ایران نیز هست. یعنی در ایران فرهنگ، تاریخ، باورها و داشتههای یک چهارم، بر اکثریت سه چهارم حاکم شده است.
وی با بیان این آمارها و تشریح وضعیت موجود ایران، به بیان این پرسش پرداخت: آیا درک اهمیت مسئله حقوق ملی در ایران کار سختی است؟ و سپس خودش پاسخ داد: اینک پاسخ ما منفی است ولی 18 سال قبل و در شرایط سیاسی- اجتماعی آن روز ایران، درک حقوق ملی تورکها و دیگر ملل غیرفارس ایران مشکل بود و دقیقا اهمیت فعالیتهای سعید متینپور نیز در این نکته نهفته است که وی آن روز به اهمیت مسئله پی برد و از آن زمان بیوقفه در راستای حقوق ملی و انسانی جامعه آذربایجانی تلاش نمود.
وی با تشریح وضعیت اسفناک موجود برای ملل غیرفارس گفت: 80 سال است که مردم آذربایجان را از حق آموزش به زبان خویش محروم کردهاند، 80 سال است که آنان از حق داشتن صدا و سیما، مدرسه و مهد کودک محرومند، 80 سال است که آنان را از صحنه دور نگه داشتهاند و نام آنان را پنهان نگه میدارند و از هر گونه آموزش بیبهرهاند.
این فعال آذربایجانی سخنانش را چنین ادامه داد: 18 سال است که سعید متینپور از انسانهایی که در پس پردهها در خفا نگه داشته شدهاند، سخن میگوید، انسانهایی که فریادهاشان فراتر از کنج خانهشان نمیرود، انسانهایی که از بیان نامشان و تبارشان شرم دارند و برای بیان کوچکترین عواطف انسانی به زبان مادری خویش خجالت میکشند و از بدیهیترین حقوق انسانی محروم گشتهاند. سعید متینپور خبرنگار این انسانها است. انسانهایی که در دایرههای رسمی جایی نداند و در تلاش برای پوشیده و پنهان نگه داشته شدن هستند. که امروز خود سعید نیز به یکی از این انسانها تبدیل شده است لذا همین انسانها نیز مدافع سعید گشتهاند.
رشیدی با بیان این نکته که به دلیل فعالیتهای چشمگیر سعیدها، امروز حقوق ملی برای خیلیها در ایران اثبات گشته، افزود: امروز اکثر انسانها به حقوق ملل غیرفارس و مسئله هویت آنان و تاثیر غیر قابل انکار مسئله هویت بر همه امورات و تفکرات این انسانها واقفند و اذعان دارند که همه مشکلات اجتماعی- فرهنگی و سیاسی آنان به طور مستقیم با مسئله هویت پیوند خورده است و حل آنها نیز در گرو پرداختن به مسئله هویت و حقوق ملی غیرفارسها میباشد.
در ادامه رئوف طاهری (فعال سیاسی- اجتماعی زنجانی) به ابعاد شخصیتی سعید اشاره کرد و ضمن یادآوری حکم هشت سال زندان وی، گفت: برای جاسوسان به نام موساد نیز چنین حکمی صادر نمیکنند، بارها و بارها توریستهای انگلیسی یا آمریکایی را در خاک ایران به اتهام جاسوسی دستگیر میکنند ولی بلافاصله مشمول رأفت اسلامی قرار میدهند و با احترام و سلام و صلوات آزاد میکنند. پس دلیل حکم سنگین سعید چه میتواند باشد؟ یا چرا برای وی حتی از دادن مرخصی چند روزه نیز دریغ میکنند؟
طاهری ضمن گرامیداشت یاد برخی زندانیان از جمله میردامادی، عرب سرخی، تاجزاده، بهاره هدایت و زیدآبادی، به بیانیه جوانان اصلاح طلب در دفاع از سعید و زیدآبادی در روز اول ماه رمضان اشاره کرد و گفت: این بیانیه ناشی از تاثیر شخصیت و تفکر والای انسانی سعید متینپور است و ادامه داد: شاید آنان تا کنون برخی دروغپراکنیهای بخش مغرض اطلاعاتی را در مورد فعالیتهای سعید و سعیدها باور میکردند ولی این گونه بیانیهها نتیجه رفتار، گفتار، کردار و پندار سعید در زندان است که توانسته افکار و اندیشه خود را بیان کند و اصلاحطلبان را به حمایت از اعتقادات خویش متقاعد سازد و همین ویژگی سعید است که عدهای را چنان خشمگین میکند که برخوردهای احمقانهای با وی میکنند و به تکرار، سخنان دروغ و کذبی که لایق خودشان است را متوجه جوان با شرافتی چون سعید میکنند.
در ادامه این دیدار رضا عباسی(از فعالان مدنی زنجان و فعال سابق دانشجویی) با اشاره به حکم هشت سال زندان سعید متینپور، آن را خارج از چهارچوبهای قانونی قوه قضاییه دانست و گفت: تا کنون هیچ گونه توجیه حقوقی برای هشت سال زندان بیان نکردهاند و این حکم حتی بر اساس قوانین خودشان نیز، هیچ توجیه، تفسیر و جایگاه حقوقی ندارد.
این مراسم با خواندن نوشتهای از خود سعید متینپور توسط یکی از حاضرین، با عنوان «تورکجه» که در دوم شهریور 1389 در بند 350 اوین نوشته شده بود، دنبال گشت. در این نوشته متینپور با بیان لطافتها و زیباییهای زبان ترکی به بیان این پرسش میپردازد که «چرا خواندن و نوشتن زبان ترکی آموزش داده نمیشود؟ چرا تاریخ ملتی که به این زبان سخن میگویند، گفته نمیشود؟»
سپس متن ادبی ترکی که در تجلیل از مقام قلم به صورت لوح یادبود آماده گشته بود، قرائت گشت و این لوح توسط علیرضا اسکندریون از طرف جمع حاضر به پدر متینپور اهدا گردید.
در خاتمه برخی شاعران زنجانی که به یاد سعید و دیگر زندانیان اشعاری سروده بودند، به خواندن اشعار خود پرداختند و ضمن آرزوی آزادی همه زندانیان آذربایجانی و دیگر زندانیان راه آزادی، با گرفتن عکس دسته جمعی به مراسم پایان دادند.
متن لوح اهدایی به خانواده سعید متینپور به مناسبت روز خبرنگار – تابستان 1390
سعید بی متینپورا ایتحاف:
قلم سوسارمیش؟!
اوچولدوم بیر خارابا دییرمان كیمی . قورخولار ایچیمده یاشادی.
اوچولدوم بیر خارابا دییرمان كیمی . قورخولار ایچیمده یاشادی.
قورخاقلار منه غـنیم اولدو. قلم سوسدو. اورهییم شاشدی، داشیرتدی كؤهنه باتری كیمی.
قلم سوسارمیش؟! یوخ!
سوسا بیلمهدی، یئنه یازدی و بئیینلرینده دوشونجه یئرینه توخماق اولان، پاخمالارا ساتاشدی. ساتاشدی، ساتیلمیش دئمهسینلر دئیه.
اینامی سینارمیش؟! یوخ!
آنلامدان دوغولانین اینامی سینماز و سینیلماز.
قلم یاتارمیش؟! یوخ!
قلم همیشه اویاق قالاجاق بارماقلاریمدا و بارداقلاردا، شرابلانمیش دوشونجهلری، سوزدورهجك كاغیذ سارایینا، یاشایاجاق قلم، قانا بویانسادا. نه قینیندا یاتاجاق، نه ده قارانلیق جؤهرینه باتاجاق.
یازی: "رامین جهانگیرزاده"
منبع : اویرنجی