تک توران : بعد از اعلام موجودیت حرکت ملی درخرداد سال هشتاد و پنج و بارز شدن جریانی موسوم به فعالیت ناسیونالیستی در سرزمین آزربایجان وعمدتا خواستار حاکمیتی ملی در این وادی جای خالی در سایه ی حرکت ملی برای مدافعه و ساپورت فعالین مبارز در جبهه ی ایجاد شده مقابل سیستم فاشیستی و تمامیت طلب ، از همان آغاز مبارزه ی علنی بصورت کاملا بارز و هویدا به چشم می خورد و هرچه حرکت ملی با فعالییت فعالین مبارز و ثابت قدم داخلی و خارجی موفقیتهای ارزنده ای بدست آورد بر خلاف این پیشرفتها پس رفتها در قسمت پشت جبهه ی این مبارزه به حق عمیقتر و عمیق تر گشت با وجود فعالیت تشکلی مانند آداپ در خارج از جغرافیای آزربایجان که خود را عهده دار مدافع از حقوق زندانیهای آزربایجانی و مخصوصا فعالین ملی مدنی بازداشت شده و مبحوس گشته ی حرکت ملی می دانست و با وجود فعالیتهای نسبتا ارزنده ی این گروه از فعالین مدنی اما به واقع نتوانستند آنچنان که باید و شاید، بار بسیار سنگین خفقان و بایکوت خبری فعالین مدنی حرکت ملی را از دوش ملت مبارز این سرزمین کهن بر دارند گرچه گهگاهی سعی خودش را می کرد اما بنا به مشکلاتی که سد راه این عزیزان می شد نتوانستند پا به پای پیشرفت حرکت ملی در اکثر جناهها، پیشرفت کنند و حتی نتوانستند به روال ثابت خود ادامه داده تا حدودی به فعالیت قبلی خود چهره ی خاموشی و پایان کار نمایندند و علنا دست از مدافعه ی فعالین در بند آزربایجانی کشیده و استفای خود را تقدیم ملت آزربایجان کردند، و بدینسان شد که مبارزان حرکت ملی در پشت جبهه ی جنگ مدنی جای خالی مدافع گران خود را بیش از پیش احساس کنند وچشم امیدهای خود را به فعالین تازه تبیعدی از وطن در بلاد دموکراسی بدوزند و حتی گاهی امید به جبران مافات فعالین پیشین را در چهره ی نیروهای تازه نفس و متجرب از فعالیت داخل آزربایجان در دل عده ای فعالین نگران از آینده ی حرکت ملی شور و شوقی وصف ناپذیر بدمد و جای خالی و تشنه از فعالیت حقوق بشر گونه و مدافعه گر زندانیان ملی مدنی حرکت ملی را اندک سیرابی دهد ..
اما..
اما جایزه ی بوخوم که
جایزه ای نسبتا مهم نیز به حساب نمی توان آورد در مقابل جوایزی که اپوزیسیون جنبش
سبز در سالهای اخیر در سایه فعالیت شبانه روزی فعالین حقوق بشر و مدافعه گرانه
زندانیان این جنبش کسب کرده ، اما باز می شد در میدان بازی این گونه محفلها برای
دست گرمی و کسب تجربه نامی را از حرکت ملی بر زبانهای دم از حقوق بشر زنان این
مجلس آشنا کرد و نامزدی را از فعالین در بند حرکت ملی در لایه نامهای نامزد شده جا
داد که هم امیدی تازه در دل فعالین دربند و هم چشم انداری امیدوارانه در دل فعالین
مبارز بوجود آورد، که متاسفانه برخی از ما فعالین با وجود قدرت مثال زدنی حرکت ملی
باز با گوشه چشمی در انتظار الفت و مرحمت اپوزیسیونهای مرکزگرا هستیم و برای اینکه
از طرف چنین محفلهایی نمره ی قبولی دریافت کرده و اندکی از سوی این مافیاهای خبری
مرکزگرا مورد توجه قرار گیریم گاهی چشمان را بر روی واقعیتها، ملتمان و حرکتمان می
بندیم و این یعنی کمبود به الواقع اعتماد به نفس و یا سستی و شکاکی در باور حرکت
ملی که در درون هر شخصی از اعضای این حرکت در جریان است اگر نگوییم نبود باور حرکت
ملی!!
شاید برخی از این
انتقاد ناراحت شده و سعی در توجیه این حرکت بکنند اما اینکه اشخاصی مانند من از
دفاع تمامی زندانیان چه آزربایجانی و چه غیر آزربایجانی و حتی مخالفین حرکت ملی که
در زندان حاکمییت مبحوسند بسیار خشنود می شویم شکی نباید کرد اما حرف اینجانب در
مظلومیت و بایکوت خبری فعالینی است که حتی برخی از این فعالین در سابقه و مدت حکم
نیز از بسیاری از این نامزدهای دریافت جایزه در کشورهای دموکراتیک بیشتر و شرایطی
سخت تر دارند اینکه جاوید هوتن کیان و شاهرخ زمانی نباید در زندان مبحوس گردند
خواسته ی هر انسان آزاده و آزادیخواه است اما احذاب و تشکلهایی که این عزیزان در
آن عضو هستند تبلیغ و مدافع گری آنهارا در تریبونهای بسیار وسیع تر از تریبونهای
موجود در حرکت ملی به گوش جهانیان می رسانند اما فعالینی مانند سعید متین پور و
فردین مرادپور آیا فریادی جز شما دارند و آیا حداقل یکی از این عزیزان که مظلومانه
و در شرایطی بدتر در حبس جمهوری اسلامی قرار گرفتند نمی توانستند در کنار فعالین
مرکز گرای مبحوس شده جای بگیرند؟؟ یا موضع خود را شفاف تر کنیم و یا چشم مرحمت و
گدایی شخصیت از اپوزیسیونهای مرکزگرا بپوشیم و دل به حرکت ملی نهیم اگر بنام حرکت
ملی می کوشیم.
بیزیم یول