۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

16 تیم در لیگ برتر برای نام خلیج فارس- تیراختور و بلدیه اسپور برای حیات دریاچه اورمیه


درست چند سال پیش بود که موسسه نشنال جئوگرافیک واژه "خلیج عربی" را داخل پارانتز کنار " خلیج فارس" آورد. بعد آن روز دیگر دولتیان، دانشگاهیان ، استادان، خبرنگاران، طرفداران محیط زیست و... آرام و قرار نداشتند . تمام حرفها و نوشته ها و نگاهایشان نیز خلیج فارس شده بود. فریادهای آنها از جنس عشق به وطن نبود بلکه به خاطر کلمه پارس بود .
همه چیز دور و بر ما اسم خلیج فارس گرفت. بزرگراه خلیج فارس، شهرک خلیج فارس، مرکز سیمای خلیج فارس، جام خلیج فارس، هتل خلیج فارس ... و بالاخره روز ملی خلیج فارس در تقویم کشور.
دیروز چشمانمان بر صفحه تلویزیون بود، بازیهای لیگ برتر فوتبال ایران پخش میشد . دو شبکه موبایل کشور ( ایرانسل و همراه اول) کورس رقابت برای نام خلیج فارس گذاشته بودند و کمی آنسوتر، در میان سرزمین سبز آذربایجان دریاچه ای در حال جان دادن است. دریاچه ای زندانی شده میان سدها، اسیر شده میان ناشکریها، رنگ باخته میان دشمنان سرزمینش. او هر روز روزه آب می گیرد تا در غروب آفتاب غم انگیزش با قطره آبی افطار کند تا در تاریکی شب هیچ کس صحرای تشنگی او را نبیند
دریای من . ای گنجینه اسرار سرزمینم. ای شاهد تاریخ خاک من. بی تو من کجا توانم شهرم را آدرسی دهم؟ شهر اورمیه شهری است کنار؟! باید باشی تا فریاد زنم کنار" دریاچه اورمیه"
دریای ما نیز عاشق تراختور هست. تنها تیمی که او را فریاد میزند. تنها تیمی که مثل او 8 سال در انتظار آزادی بود. دریای من هر هفته چشمانش را به سهند دوخته تا سرخی آبش را با سرخی هوادارن تراختور از یاد ببرد. امواج هوادارانش را بر ساحل خشک شده خود بزند و شادی آنها را صدای خود کند تا در سکوت شب موسیقی خوابهای کودکان سرزمینم باشد.
دریای من. بدان که مردان سرزمینت تو را همچون تراختور آزاد خواهند کرد تا در سهند جانی دگر گیرند و در آبی آبهایت سرمست شوند .